توضیحات
کتاب کرگدن اثر اوژن یونسکو است به ترجمه سحر داوری و چاپ انتشارات بیدگل. این نمایشنامه ماجرای هجوم کرگدنی را در ناحیه ای کوچک نمایش می دهد؛ ورود کرگدنی آزاد در منطقه ای مسکونی باعث شکل گیری گفت و گویی میان شخصیت ها می شود که دنیای انسان ها را به نمایش می گذارد؛ رفته رفته شخصیت های نمایش همگی از حالت انسانی خود خارج می شوند و به کرگدن تبدیل می شوند، هیولایی که درباره ی آن سخن می گفتند، و در نهایت تنها یک انسان باقی می ماند. انسانی که گویا میان این همه کرگدن یک هیولاست اما تلاش می کند تا آدم بماند.
امیر عربشاهی –
«کرگدن» حکایت مسخ یک جامعه است تحت تاثیر رسانه و قدرت سیاسی. آنچه تحت لوای حکومت های توتالیتر جامعه را اسیر و دربند یک خفقان قدرتمند می کرد، در جمهوری ها و دولت های دموکرات به شکل دیگری و از طریق مسخ جامعه به موجوداتی قابل کنترل، اعمال قدرت صورت می گیرد. کرگدن و آن حرکت وحشیانه بی قاعده او استعاره از دنباله روی کورکورانه و معناباختگی انسان تحت تاثیر است؛ تاثیر رسانه، ایدئولوژی و قدرت سیاسی. داستان در شهر کوچکی در فرانسه می گذرد. استحاله آدمها به کرگدن نخستین بار با هجوم غیر منتظره یک کرگدن به شهر اتفاق می افتد. پچپچه ها شروع می شود. شایعات پخش می شود و بحث و جدل ها شکل می گیرد. مضحکه ای عجیب و غریب که یونسکو به صورتی فوق العاده ترسیم میکند. نمونه عالی این فضا را می توان در بحث های مرد منطق دان و دیگر شخصیتها در خصوص تعداد شاخ های کرگدن و نتیجه گیری های منطقی و در عین حال تمسخرآمیز او دریافت.
به مرور این استحاله مثل یک بیماری مسری شهر را به حیات وحش کرگدن ها بدل میکند. شاخ هایی که به آرامی ظاهر می شود، پوست تن که تغییر میکند و نهایتا خرناسه ها و کامل شدن استحاله. این همان سیر منطقی است که یونسکو در جوامع دموکرات مدرن پیش بینی میکند. آینده جهانی که زیر سیطره رسانه می تواند همه انسان ها را به کرگدن بدل کند؛ بی قاعده و دنباله رو.
اما یونسکو نقطه امیدی باقی می گذارد. آن جا که دانژه آخرین انسان باقی مانده در شهر رو به گله کرگدن ها فریاد می زند:
«در مقابل همه از خودم دفاع می کنم. در مقابل همه. من آخرین آدمم. و تا آخر هم آدم می مونم. من تسلیم نمیشم.»
و همین جاست که اثر یونسکو از تراژدی فاصله می گیرد و به کمدی میرسد.