توضیحات
داستان از زبان شخصیتی به نام "جی" روایت می شود. نویسنده در این داستان، موقعیت انسان مدرن، پیچیدگی ها و سرگردانی هایش را در مسیر شناخت خود و در تقلای بین آگاه و ناآگاه به تصویر می کشد. "جی" قصد دارد زندگی خانوادگی را ترک گوید و یک چند از زن و فرزندان دور بماند. خود وی اعتراف می کند: "هر چند سوزان از جنس من نیست، ولی یک چیزی در وجودش هست که به من لذت می بخشد. دوست دارم چند ماهی نبینمش که فراموشش کنم، شاید آن وقت بتونم یک تصویر واضح از شخصیتش پیدا کنم…".
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.