توضیحات
من ملاله هستم – ملاله یوسف زی – هانیه چوپانی – کوله پشتی
با پیدایش مدرنیسم و رشد فکری جوامع بشری، آزادی به عنوان یکی از حقوق ابتدایی انسانها به رسمیت شناخته شد. اما متاسفانه در بسیاری از کشورها آزادی تنها در حد شعار باقی ماند. در برخی از جوامع جهان سوم وضعیت حتی غمانگیزتر هم هست و تبعیضهای نژادی و جنسیتی، کوچکترین آزادیهای افراد را از آنها سلب میکند. حق تحصیل که وظایف حکومتها برای رشد و اعتلای کشور است، در کشورهای عقبمانده و دیکتاتوری از کودکان گرفته میشود. اما از آنجاییکه آزادی حقی گرفتنی است هستند افرادی که در راه آن مبارزه میکنند و در این راه حتی جان خود را از دست میدهند. ملاله یوسفزی دختر نوجوان پاکستانی برای حق تحصیل خود در جامعه متحجر و عقب ماندهی طالبان تلاش کرد و جان خود را به خطر انداخت. او داستان زندگیاش را به صورت اتوبیوگرافی در کتابش با عنوان من ملاله هستم شرح داده است.
حمیدرضا –
ملاله یوسف زی در ۱۷ سالگی جایزه ی صلح نوبل را دریافت کرد و عنوان جوان ترین فرد دریافت کننده این جایزه را به خود اختصاص داد . او دختری پاکستانی است که از کودکی مثل دیگر کودکان آرزوی رفتن به مدرسه و خواندن و نوشتن داشته است . اما چون دختر بوده توسط گروه متحجر که به انقباض فکری معروفند یعنی طالبان هم او و هم دیگر دختران پاکستانی از تحصیل منع شده اند . اشتیاق او برای درس و بحث بر ترس ناشی از تهدید انسانهای کوته فکر غلبه میکند و همچنان به مدرسه رفتن و کسب تحصیل ادامه میدهد . تهدید های طالبان جدی تر میشود اما او همچنان و مصرانه در راهی که قدم گذاشته بود باقی میماند. سرانجام که طالبان در خطر میدیدند که دیگر دختران هم لجاجت کرده و به تحصیل روی بیاورند و بدین وسیله زمینه ی حضور نامحرم در جامعه افزایش پیدا کند و بالتبع آن فساد بیشتر شود ( به اعتقاد اذهان زنگ زده آن ها ) در اتوبوسی ملاله را بعنوان مسافر پیدا کرده و با اسلحه به جمجمه او شلیک مستقیم میکنند. زاویه ورود و خروج گلوله از جمجمه ملاله یوسف زی به گونه ای بوده که آسیب جدی میبیند اما به مرگش ختم نمیشود . پس از مداواها در انگلیس او بعدها بعنوان نماد تسلیم ناپذیر تحصیل دختران پاکستان شناخته میشود . این کتاب از این جهت برای من ارزشمند بود که اولا اشتیاق و اراده ملاله برایم درس بود ، همین اشتیاقش بود که او را در سطح جهانی شناخته کرد و نمادی برای دختران مظلوم محروم از حق تحصیل سایر کشورها شد در ثانی اینکه زندگی قهرمانان را درست و واقعی و بدون شعار نشان داد ، ملاله در همین کتاب میگوید میترسیدم از تهدیدهای آن ها ( مثل همه ی آدم های معمولی دیگر ) اما بعد سعی می کردم بر این ترس فائق بیایم ( برخلاف بیشتر آدم های معمولی دیگر ) و به جلو حرکت کنم . در ثالث در مسیری که قلب آدمی میگوید باید حرکت کرد و در نهایت کمک ها از زمین و زمان فرا می رسد ، ملاله در مسیری که میخواست گام بر میداشت و چه کسی فکر میکرد یک زمانی بعنوان از برجسته ترین های این راه شناخته شود و دختر پاکستانی محروم از تحصیل و هفته ها در بیمارستان حالا بعنوان یکی از سفیر های سازمان ملل شناخته شود . این کتاب را بخوانید و برای دختران هم هدیه ببرید تا بیشتر از قدرتی که دارند آگاه شوند