توضیحات
انتشارات چشمه منتشر کرد: ملت قبراق طور با کوله پشتی و با توم و این داستان ها می اومدن از کنارم رد می شدن و یه مه کودتا از دم قهوه خونه اون بالا داشت می اومد پایین و من عینهو گونی سیب زمینی و لو شده بودم اون کنار گل و گردنم رو ماساژ می دادم.الان که فکر می کنم یه جور هایی تنها چیز نکبت اون جا من بودم.عین یه جوش قلوه ای بودم که عدل رو دماغ مرلین مونرو دراومده باشه.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.