1 دیدگاه برای شیطان -لیو تالستوی -سروش حبیبی- چشمه
امتیاز 5 از 5
مشتاق –
ماجرایی شروع شد؛مانند هر وسواس دیگری، او فکر می کرد که می تواند در صورت نیاز آن را از بین ببرد.
پس از مدتی، او در ازدواجی که به نظر میرسید خوب بود،گرفتار آمد.
او با یک عمل خدایان شیطانی یا پوچ بودن جهان که معمولاً برخلاف میل ماست، دوباره معشوق سابق خود را پیدا کرد. زمان، اگر نگوییم فراموشی، شامل توهم آن است که به انسان شانس بقا می دهد. اما یک نگاه و گذشته دوباره واقعی می شود. *«عشق بیش از حد تو را خواهد کشت» آن زمان غمانگیز جستجوی فرصتهایی برای ملاقات دوباره او آغاز شده بود. ذهنی ناآرام که دیگر نمی توانست ماهیت افکارش را تعیین کند، زیرا همه آنها درباره او بودند. او منتظر بود. همیشه منتظر بود و انتظار داشت که با معجزه ای متوجه شود که او منتظر اوست و بلافاصله به اینجا بیاید…
اشتیاق بیش از حد ممکن است سرنوشت را وسوسه کند و تراژدی همان جا باشد و منتظر فرصت باشد.
مشتاق –
ماجرایی شروع شد؛مانند هر وسواس دیگری، او فکر می کرد که می تواند در صورت نیاز آن را از بین ببرد.
پس از مدتی، او در ازدواجی که به نظر میرسید خوب بود،گرفتار آمد.
او با یک عمل خدایان شیطانی یا پوچ بودن جهان که معمولاً برخلاف میل ماست، دوباره معشوق سابق خود را پیدا کرد. زمان، اگر نگوییم فراموشی، شامل توهم آن است که به انسان شانس بقا می دهد. اما یک نگاه و گذشته دوباره واقعی می شود. *«عشق بیش از حد تو را خواهد کشت» آن زمان غمانگیز جستجوی فرصتهایی برای ملاقات دوباره او آغاز شده بود. ذهنی ناآرام که دیگر نمی توانست ماهیت افکارش را تعیین کند، زیرا همه آنها درباره او بودند. او منتظر بود. همیشه منتظر بود و انتظار داشت که با معجزه ای متوجه شود که او منتظر اوست و بلافاصله به اینجا بیاید…
اشتیاق بیش از حد ممکن است سرنوشت را وسوسه کند و تراژدی همان جا باشد و منتظر فرصت باشد.