توضیحات
یوسف و زری زن و شوهر نسبتا ثروتمندی در فارس هستند ولی یوسف از اربابان سخت گیر و طمع کار نیست و از آنانی است که رعیت را همچون خانواده خود می پندارد و از چاپلوسی نفرت دارد . داستان در دهه 20 و در زمان سلطه انگلیس بر ایران جریان دارد . آن زمان که پیشرفت تنها در تملق گفتن بیگانه است و فریاد حق را در نطفه خفه می کنند و یوسف از آنهاست که فریاد می زند .
حمیدرضا –
سووشون
در مدح آزاد اندیشی و استقلال یک ملت
سیمین دانشور با بازسازی فضای شیرازِ دوران جنگ جهانی دوم در کتاب سووشون به خواننده این پیام نهایی را منتقل میکند که فرقی ندارد مرد باشی ( یوسف ) یا زن ( زری) ، پیر باشی ( دکتر عبدالله خان ) یا جوان ( خسرو و هرمز ) ، معلم باشی ( فتوحی) یا بازاری ( مجید ) در هر حالتی میتوانی آزاده باشی و جلوی کسی سر خم نکنی ، قهرمان باشی و کشورت را ، مردمت را ، آرمان ها و ارزش هایت را از گزند نیش حشره های سمی مثل انگلیس و شوروی و آلمان و حاکم و ارباب و سروان و رییس قشون در حد وسع خودت حفظ کنی .
دانشور در این کتاب معتقد است که شعار آزادی دادن و در مسیر آزادی حرکت کردن ربطی به گشنه یا سیر بودن ندارد ( ابوالقاسم خان را با یوسف مقایسه کنید) ، ملتی که هویت خودش را بشناسد و تکریم کند ، ملتی که مسئولیت پذیر باشد ، ملتی که در برابر زرق و برق فرهنگ دیگری هوش از کف نبرد و احساس حقارت نکند میتواند این مهم را به سر منزل مقصود برساند و آن وقت اگر آزادی آید ، هر چیزی با آن آید ، نان آید ، آب آید ، سرسبزی و خرمی آید ، خوشحالی و خوشبختی آید و خلاصه به جای مرگ زندگی آید.
.
سووشون با هوشمندی این تفکر باطل را پس میزند که هنوز زمان و دوره تغییر نرسیده ، هنوز دوره و زمان ما نرسیده و بنشینیم تا زمانش آید و با بیان سرگذشت شوهر خانم فاطمه و پدر یوسف میگوید نشستن و منتظر تغییر ماندن تنها یک فایده دارد و آن هم دوام عمر ظالمان و استمرار ظلم است، خون دل کردن عزیزان است ، قصه ی مک ماهون را به خاطر بیاورید که لوح های سرنوشت در آسمان هیچ و پوچ شدند و ستاره هر آدمی به دست خودش داده شده و این اوست که تصمیم میگیرد با این ستاره چه کند ؟ با زندگی که دارد چه کند و تیر نهایی را سووشون آنجا میزند که ملک رستم میگوید اگر ما اصلاح را شروع کردیم و نشد و نگذاشتند و جسم مان را کشتند چه باکی است که ما راه را به فرزندانمان نشان دادیم و به آیندگان پیام دادیم
به دلم نگاه کنم ، سووشون برایم اثری متوسط بود و به عقلم نگاه کنم ، سووشون برایم یک شاهکار ابدی است و در این معادله ترجیح میدهم سمت عقلم را بگیرم