توضیحات
ازهای سرزمین من رمانی است تاریخی، نوشته ی رضا براهنی که در سال 1366 منتشر شده است. داستان بلندی که حول رخداد های مهم ایران معاصر من جمله سربرآوردن فرقه یدموکرات در آذربایجان، حضور مستشاران آمریکایی در ایران، کودتای 1332 ، رفتن شاه و در نهایت پیروزی انقلاب می چرخد. رازهای سرزمین من رمانی واقعگرا است که در قسمت هایی از کتاب به سمت رئالیسم جادویی می رود. هر فصل کتاب توسط یک شخصیت روایت می شود، عاملی که باعث می شود داستان همانند یک پازل شکل بگیرد. مهتمرین شخصیت رمان حسین است جوانی که به عنوات مترجم برای مستشاری آمریکایی کار می کند و شاهد قتل این فرد توسط سیزده نفر از افسران ارتش بوده است. حوادث دیگر رمان از پی این حادثه شکل می گیرند. افسران ارتش اعدام می شوند و حسین نیز به حبس ابد مجکوم می شود…
رازهای سرزمین من کتابی است جذاب و خوانا که با در دست گرفتنش تمایلی به کنار گذاشتن آن ندارید.
حمیدرضا –
.
رازهای سرزمین من داستان زندگی مردم غنی و فقیر ایران در دوران پهلوی دوم را در خلال پرونده قتل یک سروان آمریکایی روایت میکند. اثری جذاب که دورنمایی دقیق نسبت به اوضاع و احوال ایران دهه سی و چهل و پنجاه به خواننده میدهد. در این اثر دو جلدی ما با موضوعاتی نظیر عشق ، خیانت ، وطن ، دیکتاتوری ، استعمار غیر مستقیم ، سرمایه داری ، فساد دربار و نیروی نظامی آشنا میشویم ( عقل سلیم از این واژگان برداشت صفر و صدی ندارد ) و آنقدر متن رمان روان و جذاب نوشته شده است که خستگی در دنبال کردن داستان بطور مداوم و مستمر معنایی پیدا نمیکند. معتقدم رضا براهنی و این اثر درخشانش قدر ندیده است و در شرایطی که کتابهای فرهنگ های کشورهای دیگر مثل مور و ملخ در کشور چاپ میشود کمی کم لطفی به فرهنگ و ادبیات کشور خودمان است که آثار خوبش را نبینیم ، نشناسیم و نخوانیم و این کم لطفی زمانی ابعاد بزرگتری به خود میگیرد که غالب کتب پر فروش در حد این اثر هم نیستند و در رده های پایین تر ارزش و محتوا ایستاده اند ، خلاصه که باید برحذر بود که اگر ملتی تاریخ خود را نداند محکوم به تکرار آن است و اگر مردمی از فرهنگ خود حمایت نکند و به ادب و فرهنگ دیگری مشغول شود به زودی بی ریشه و بی بن خواهد شد.
اعتقادات ابزوردی نویسنده که تحت تاثیر بکت است به خوبی در اثر دیده میشود و برای کسانیکه به این فلسفه علاقه مندند لذت خواندن اثر را دو چندان میکند اما شاید کمی در ماجرای مرگ پی در پی شخصیت ها به ذوق بزند و خواننده را کمی خسته بکند. کمی در شخصیت پردازی هوشنگ مشکوکم و معتقدم جاهایی شاهد ضد و نقیض گفته های نویسنده درباره هوشنگ هستیم که قابل توجیه نمی باشد لااقل برای من؛ بعنوان مثال حتی کوچکترین واکنشی نسبت به مرگ پسر خواهرش که برعکس خود مقصر است ندارد اما دلش برای نظامی در زندان کمیته بنام شفایی میسوزد و با وجود لو رفتن خود سعی در نجات او دارد درحالیکه هیچ فایده ای هم برای او ندارد. رضا براهنی در پرداختن به کارکتر حاجی فانوس و فرزام هم توفیقی نداشته و نتوانسته آنقدر که شایسته توجه در دوران پهلوی یا انقلاب هستند شخصیت ها را بسازد . با مرگ ابراهیم هم کمی مشکل دارم و معتقدم ای کاش او را همان موقع خواب اول میکشت و کار به آواز نمیرسید با توجه به اینکه مادر هم آواز خوانان از دنیا رفته بود. با همه ی این تفاسیر کتاب را خیلی دوست داشتم و از تک تک صفحات خوانش آن لذت بردم و بر اطلاعاتم افزوده شد و خوشحالم که این کتاب را در کتابخانه ام دارم و احتمالا روزی پسرم خواهدخواند و نسلی روشن بین خواهیم داشت