توضیحات
کتاب دوبلینی ها، کتابی عمیق و رئالیستی است که نه تنها شرح و بسط های متعددی بر حاشیه ی آن نوشته شده است بلکه حتی کتاب هایی در نقد و کتاب هایی به تقلید از این کتاب نیز وجود دارد. کتابی که هرکس از ظن خود یار آن شده و در مورد نظر نویسنده قلم فرسایی کرده است. چنین اتفاقی نشان می دهد که آقای جویس نویسنده ای توانمند در زمینه ی داستان کوتاه است و همگی می دانیم نگاشتن یک داستان کوتاه موفق به مراتب سخت تر از نگاشتن یک داستان بلند موفق است. چرا که در یک داستان کوتاه باید بتوانید تمام مفاهیم را در چند جمله خلاصه کنید حال آنکه در یک داستان بلند ابتکار و آزادی عمل شما چند برابر است.
کتاب دوبلینی ها شرح حال مردم دوبلین است. کتاب آنقدر رئال نوشته شده است که شاید بتوان به آن برای تشریح حال و احوال مردم دوبلین در آن زمان استناد کرد. کتاب آنقدر زیبا مراحل تغییر شهر دوبلین را از یک جامعه سنتی به یک جامعه ی مدرن شرح می دهد که اگر کمی اهل دقت باشید می توانید شرایط مردم شهر را در طی زمان بدست بیاورید. در اینجا قصد دارم توضیح کوتاهی در مورد بعضی از داستان های این کتاب ارائه بدهم
مشتاق –
زندگی پر از فرصت های از دست رفته و تصمیمات سخت است. گاهی اوقات سخت است که بدانید واقعاً چه کاری انجام دهید. Dubliners تصویری از یک شهر سینمای همیشه خلق می کند، از تبادل دائمی افرادی که واقعیت زندگی را تجربه می کنند. و این کل نکته است: واقع گرایی. همه چیز خوب پیش نمی رود، همه چیز کاملاً ساخته نشده است. زندگی تصادفی و غیرقابل پیش بینی است. اگر مراقب نباشیم ممکن است به طور کامل از دست ما فرار کند.
امیر عربشاهی –
دوبلینی ها از نمونه های درخشان ادبیات مدرن است و شالوده سبک و جهان ادبی جیمز جویس را می سازد که در شاهکار جاودانه اش «اولیس» بسط پیدا کرد تا مهمترین رمان ادبیات مدرن خلق شود. ادبیات مدرن ریشه در روانکاوی دارد که در واپسین سالهای سده نوزده میلادی با نظریه پردازی ها و آزمایش های فروید ظهور یافت و تاثیرات عمده ای بر تمامی شئون و عرصه های زندگی اجتماعی، علوم، هنر و مطالعات فرهنگی بر جا گذاشت.
یکی از تغییرات بنیادین که در ادبیات مدرن به وجود آمد و نمونه اعلای آن را در داستان های «دوبلینی ها» می خوانیم، حذف شاه پیرنگ های کلاسیک و ذهنیت گرایی به جای عینیت گرایی ادبیات پیشامدرن است. در ادبیات مدرن ما با آغاز و پایان مشخص و قطعی مواجه نیستیم. در حقیقت با برشی کوتاه از زندگی شخصیتهایی همراه می شویم که با ورود به ذهن آنها تجربه های گذرا و گاه بی معنای زندگی روزمره شان را به شکلی عمیق و متفاوت ادراک می کنیم.
و این شکلی از تاثیرات روانکاوی بر ساختارهای ذهنی و شیوه های روایت ادبی است. جویس با روایت موقعیت هایی عادی از دیدارهای تصادفی، گپ و گفت ها و پرسه زنی ها در شهر دوبلین، تابلویی از شهر با تمام آدمهایش ترسیم میکند. تابلویی که آدمها را نه در موقعیتی بحرانی و خاص، بلکه در عادی ترین وضعیت های روزمره نشان میدهد. دوبلینی ها توصیف مردمان این شهر در سالهای آغاز جنگ است؛ با تمام عادات و روزمرگی شان. کافه رفتن ها و نوشیدن ها، گپ زدن در باب سیاست و مذهب. به ویژه مذهب که از نخستین داستان (خواهران) تا آخرین داستان (مردگان) به شکل های مختلف، با حضور کشیش هایی در داستان یا گفتگو هایی در باب اعتقادات دینی (فیض) نقش اساسی دارد. و البته یادمان نمیرود که درگیری ها و جنگ های مذهبی میان پروتستان ها و کاتولیک های ایرلند، در تاریخ چه رد پر رنگی دارد. و عجیب نیست که نویسندگان ایرلندی به گونه ای از مواجهه با مذهب در آثارشان بنویسند. مثل کارهای مک دونا دیگر نویسنده ایرلندی که در غالب آثارش به چالش های مذهبی و شخصیت هایی با اعتقادات خاص می پردازد.
پایان باز در نتیجه این رویکرد به ادبیات اتفاق دیگری است که در داستان های جویس رخ میدهد. وقتی خبری از شاه پیرنگ ها نباشد و ما صرفا برشی کوتاه از زندگی روزمره یک آدم معمولی را می بینیم، نه از آغاز و نه از پایانی مشخص و قطعی اثری نیست. بلکه از طریق نفوذ به ذهن با شخصیت ها آشنا می شویم و احساس همذات پنداری می کنیم. آدمهایی که در همان چشم انداز وسیعی که از شهر ترسیم میشود، مدام از روی هر کدام عبور می کنیم و به روی شخصیت دیگری متمرکز می شویم. داستان «مادر» و پاساژهایی که مدام شخصیتهای مختلف را به نقطه تمرکز می آورد و دیگری را از تابلو خارج می کند، از نمونه های مثال زدنی است. و این فرم روایی با فضای کنسرت موسیقی و آن همهمه سازها و صداها همخوانی کامل و شگفت انگیزی دارد.