توضیحات
دختری که رهایش کردی – جوجومویز – کتایون اسماعیلی – میلکان
میدونی چه حسی داره وقتی خودتو به سرنوشت میسپری؟ یه جورایی بهت خوشامد میگه. دیگه نه دردی هست، نه ترسی و نه اشتیاق و آرزویی. مرگ، امید بود که داشت با این تسکین به وجود میاومد.بهزودی میتوانستم ادوارد رو ببینم. ما تو اون دنیا به هم میرسیدیم، چون مطمئن بودم که خدا مهربونه، خدا هرگز اونقدری بیرحم نیست که ما رو از تسکین تو اون دنیا محروم کنه.
برای خرید کتاب در مشهد و سراسر کشور کتاب ” دختری که رهایش کردی ” از بهترین کتابفروشی اینترنتی مشهد میتوانید از پایین صفحه اقدام نمایید
Arefeh –
اینم از اون کتابایی بود که علیرغم پر طرفدار بودن نصفه نیمه ولش کردم😅 به نظرتون کار اشتباهی کردم؟
سپیده –
دختری که رهایش کردی داستانی به طور موازی در گذشته و حال روایت میشه. بخش هایی که به گذشته برمیگرده جرقه های کشف قطعه های گم شده ی داستان زمان حاله.
ممکنه به خاطر طولانی بودن ماجرا، بیخیال خوندن کتاب بشین اما مطمئن باشین کمی صبوری ارزشش رو داره داستان رو کامل بخونین!