توضیحات
ماجرا خیلی ساده اتفاق میافتد، مردی همسر و دو فرزندش را رها میکند، از آنها عذرخواهی میکند که اشتباه کرده است و اعلام میکند که قصد دارد زندگی جدیدی را شروع کند. اما قصه به این سادگی هم نیست، جدال بر سر این است که آیا ماندن و تحمل کردن درست است یا رفتن و رها کردن؟
آنا گاوالدا با نوشتن داستان من او را دوست داشتم سعی دارد ما را در موقعیت تصمیمگیری قرار دهد تا به این پرسش پاسخ دهیم.
سپیده نفیسی –
روایت متفاوت از روابطی که خواسته یا ناخواسته به سمت خیانت میرن و انتخاب متفاوت آدمها در شرایط تقریبا یکسان که سرنوشتشون رو رقم میزنه. قبلا اسم کتاب رو زیاد شنیده بودم، با توجه به حجم کمی که داره فکر نمیکردم داستان انقدر قوی و با جزئیات باشه و فراتر از انتظارم بود. نگاه متفاوت شخصیتها رو خیلی دوست داشتم. بیشتر از این توضیح نمیدم چون ماجرا باید مثل راز بمونه و فقط با خوندن کتاب کشف بشه!