توضیحات
فرشته ی سیاه – آنتونیو تابوکی -اثمار موسوی نیا- چشمه
آنتونیو تابوکی (1943-2012) از نویسندگان ضدفاشیسم و پرخواننده و صاحبسبک ادبیات ایتالیاست. او در ایران نیز بسیار شناختهشده است و رمانهایی چون میدانِ ایتالیا و شبهای هند به ترجمهی سروش حبیبی باعث درکِ جدی این نویسنده شدهاند. مجموعهداستانِ فرشتهی سیاه که از ایتالیایی به فارسی برگردانده شده، از جمله آثار متفاوت این نویسنده است با محوریت شر. در اکثرِ داستانها شاهد یک اتفاقِ تاریخی هستیم و روایت تمثیلی تابوکی از آنها. داستانهای کتابِ فرشتهی سیاه درگیرند با انواعِ کاستیهای بشری، با نشانههایی که باعث میشود این بشر بهناچار سر بچرخاند و به گذشته نگاهی بیندازد و در همین بازگشتِ ضمنی است که رازها و رؤیاهایش بر او آشکار میشود. در ساختارِ داستانها میتوان از سویی عناصرِ بصری فراوانی دید که نشان دهندهی تأثیرپذیری نویسندهی ایتالیایی هستند از برخی غولهای تاریخِ نقاشی، و از سویی دیگر اینکه نویسنده اجازه نمیدهد فضای داستانها در بافتی یکسان رقم بخورند. مخاطبِ این اثر جهانِ عجیبی را درک خواهد کرد که طعم و تأثیرش شاید تا مدتها در ذهنش بماند…
مشتاق –
این به نظر من غم انگیزترین و بدبینانه ترین مجموعه داستان های تابوکی است. داستان ها حضوری تاریک دارند، یک «فرشته سیاه» که به نظر من گذشته ای است که برمی گردد و در را می زند، گذشته ای که باید (می خواهد) دوباره مرور شود. میتوانم بگویم در این داستانها رابطهای که تابوکی با تاریخ برقرار میکند در مقایسه با تولید روایی دهه 1980 چشمگیرتر میشود و لحظات تاریخی مورد علاقه او را به وضوح میتوان دید. تاریخ دیگر فقط سر و صدای پسزمینه نیست، بلکه همه جا حاضر میشود، میخواهد دوباره مورد بازبینی قرار گیرد، هم به شکل پشیمانی و هم به شکل دعوت به پاسخ به پرسشهایی که باز مانده است ظاهر میشود (این مورد آخرین داستان است، سال نوی که در آن واقعیت تاریخی و پیامدهای واقعیات تاریخی از چشم کودکی دیده می شود که غیبت پدر مقتول خود را هر روز تجربه می کند و سعی می کند با ابداع شخصیتی بر بحران درونی غلبه کند. مجموعه ای که من آن را به کسانی که عاشق نوشتن هستند توصیه می کنم – در مورد تاریخ، در مورد خود و شاید در مورد گذشته خود، در مورد رابطه ما با گذشته و در مورد هر رهنی که برای ما گذاشته است.