توضیحات
کتاب «شاه، بیبی، سرباز» نوشتهی «ولادیمیر نابوکوف» و ترجمهی «رضا رضایی» است. مهمترین رمانهای نابوکوف عبارتاند از: «ماشانکا»، «شاه، بیبی، سرباز»، «سرباز»، «دفاع»، «لوژین»، «خنده در تاریکی»، «دعوت به مراسم گردنزنی»، «هدیه»، «رنگباخته» و «به دلقکها نگاه کن». در پیشگفتار کتاب که به قلم نویسنده است، میخوانیم: «این جانور چموش از همهی رمانهایم بیخیالتر است. تبعید، تنگدستی، غم غربت تاثیری بر نگارش تودرتو و پر شور و جذبهی آن نداشته است. طرح اولیهاش تابستان 1927 در سواحل ماسهای خلیج پومرانیا شکل گرفت. رمان را زمستان همان سال در برلین نوشتم و تابستان 1928 تکمیل کردم. اوایل اکتبر 1928 در برلین با نام کارول، داما، والت و به همت چاپخانه مهاجر اسلوو منتشر شد.» موضوع داستان بدین صورت است: «آقای چارلز درایر از برادرزادهاش فرانک، دعوت میکند تا برای دیدن او به آلمان برود. چارلز در آلمانِ پس از جنگ جهانی دوم، ثروت کلانی به هم زده و با زنی ایتالیائی، مارتا ازدواج کرده است. فرانک پس از دیدن زنعمو چنان فریفتهی او میشود که به انجام هر کاری تن میدهد. زنعمو قصد دارد همسر پولدارش را بکشد و اموال او را تصاحب کند…» در قسمتی از کتاب آمده است: «یک بار دیگر، مثل خیلی وقتهای دیگر، همهی خبط و خطاهای شوهرش را در حافظهاش مرور کرد. انگار همهی آنها را به یاد میآورد. خیلی خوب بود. اما این باعث نمیشد وقتی خواهرش از هامبورگ میآمد پیشش، مارتا خیلی محکم و مطمئن به او نگوید خوشبخت است و ازدواجش سعادتمندانه بوده.» این کتاب را نشر «ثالث» منتشر کرده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.