توضیحات
«زندگی همین است» یک رمان سوررئالیستی از محمد هاشم اکبریانی، نویسنده معاصر ایرانی است. اکبریانی متولد ۱۳۴۴، روزنامه نگار، شاعر و داستان نویس است که در یکی دو دهه گذشته یکی از چهرههای فعال ادبیات ایران بوده است.
داستان با واهمههای یک جسد آغاز میشود و گسترش پیدا میکند. کم اساطیر و شخصیتهای تاریخی از زیر خاک درمیآیند و با زندگان همسو میشوند. قهرمان عجیب متن که«مُردهه» نام دارد جریان عادی زندگی را میشکافد و سعی میکند چیزهایی تازه را کشف کند.
این اثر که با رگههایی از فانتزی همراه شده،به مخاطب فضاهای عجیب و تازهای را میشناساند و به او این امکان را میدهد که معناهای تازهای را در پس این فضاها کشف کند. راز نهفته در این اثر، هراسی است که در پس آن نهفته است:
«کِرما رفتن و کلی گشتن تا یه مقدار از چربی باسن مُرده رو که هنوز رو استخون مونده بود، پیدا کردن و شروع کردن به خوردن. بعدم چون مُرده بهپشت خوابیده بود و نمیتونستن خوب به همهجای باسن برسن، از مُرده خواهش کردن دَمَر بخوابه. نه به اون لبخند مظلومانهشون، نه به این پُرروییشون! البته چون خیلی پُررو بودن، میشه گفت اون لبخند مظلومانهٔ اولشون فقط یهجور نقش بازی کردن بود تا بتونن دلِ مُردههه رو به دست بیارن. ولی خب مُردههه راحت به حرفشون گوش داد و اونجور که اونا میخواستن خوابید تا هر کار دلشون میخواد بکنن و هر طور عشقشون میکشه بخورن.»
رمان با خلق طنزهای موقعیت جذاب و خلاق، همه مناسبات زیستی آدمی را به چالش میکشد. در این نوع نوشتار راوی دستورالعملی برای زیستن ندارد بلکه سعی میکند به روایت آمیخته با هجو و فکاهی، مخاطب را به تفکر در باره موقعیت و وضعیت و زیست خودش وادارد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.