توضیحات
رمان «رازی در کوچهها» نوشتهی «فریبا وفی» داستاننویس معاصر است. در این داستان که در فضایی زنانه نگاشته شده، دختری به نام حمیرا که برای دیدن پدر بیمارش به تهران آمده، خاطرات کودکیاش را مرور میکند. نویسنده فقر فرهنگی و اجتماعی و ناتوانی انسانها در ایجاد ارتباط با دیگران را دستمایه قرار داده و بهویژه روابط و مشکلات زنان را به گونهای که در جامعه وجود دارد، ترسیم کرده است. در بخشی از داستان میخوانیم: «دایی به سیگارش پک میزند و ساکت گوش میدهد. حرف زدن پیش او وراجی ساده نیست. عملی لذتبخش و جسارتآمیز است. با توجه و تمرکز مهرآمیزش میدان پروسعتی میسازد که هوس میکنی در آن راه بروی، بدوی، شلنگ تخته بیندازی، فریاد بکشی، خودت را بر زمینش بکوبی و رویش بغلتی. برای راه رفتن در همین میدان است که به خانهاش می روم… از نظر دایی چیزها آنقدر که ما فکر میکنیم مهم نیستند. هر چیزی میگذرد و دوامی ندارد. این حرفی بود که آن روزها به من میگفت. برایم از عظمت کهکشان میگفت و ناچیزی سیاره ما. آن قدر بزرگ و کوچک را پیش هم میگذاشت که وقتی به خودمان میرسید دیگر نبودیم. اصلا به حساب نمیآمدیم. سفری بود که در آن حیرت از هستی، دلت را پر میکرد و جا برای هیچ چیز دیگر نمیماند. بعدها بارها خواستم به چنین سفری بروم، نتوانستم. خورشید جایی گم و گور میشد و ستارهها و سیارهها ربطی به من نداشتند. هستی فقط اسم خوبی برای دخترها بود و زمان قریبتر از هر چیزی بود. از جایی میگذشت و جایی نمیگذشت. از روی صورتم رد میشد و پیرم میکرد. ولی با روزهای دور زندگیام کاری نداشت. گاهی حتی بازیگوشانه آنها را به رخ میکشید، گزندگی و تلخیشان را. ناچیز بودند و زیر هیچ ذرهبینی دیده نمیشدند ولی در لحظاتی از زمان به سلولهای ذهن چسبیده بودند. کنده نمیشدند و به همه اندازه کهکشان اهمیت داشتند.» فریبا وفی متولد ۱۳۴۱ در تبریز است. او داستاننویسی را از سالهای نوجوانی آغاز کرد و برخی از آنها را در مجلههایی نظیر آدینه، دنیای سخن، چیستا و مجله زنان منتشر کرد. اولین داستان او با عنوان «راحت شدی پدر» در سال ۱۳۶۷ در مجله آدینه به چاپ رسید. «در عمق صحنه» و «حتی وقتی میخندیم» اولین و دومین مجموعههای داستان کوتاه اوست که در سالهای ۱۳۷۵ و ۱۳۷۸ منتشر شده است. در راه ویلا، همهی افق و بیباد بیپارو عنوان دیگر مجموعه داستانهای فریبا وفی است. رمانهای او عبارت است از: پرندهی من، ترلان، رویای تبت، رازی در کوچهها، بعد از پایان و ماه کامل میشود. پرندهی من در سال ۱۳۸۱ منتشر شد و بسیار مورد استقبال مخاطبان و منتقدان قرار گرفت. این اثر جایزه بهترین رمان سال ۱۳۸۱، جایزه سومین دوره جایزه هوشنگ گلشیری و جایزه دومین جایزه ادبی یلدا را از آن خود کرد. رمان رویای تبت (۱۳۸۴) نیز چندین جایزه دریافت کرده است. از دیگر آثار فریبا وفی میتوان به بازنویسی دیوان اشعار پروین اعتصامی برای نوجوانان اشاره کرد. کتاب رازی در کوچه ها را نشر «مرکز» منتشر کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده است.
هدیه –
من با این اثر با نوشتههای فریبا وفی آشنا شدم. هنوز هم معتقدم بهترین اثرشه. هم به خاطر انتخاب درست راوی و هم توصیفها و جزییپردازیها و خلق جهانی که از زبان یک کودک بیان میشه. بعضی شخصیتها مثل آذر دوست راوی با اون سرنوشت تکاندهنده، برای هر خوانتدهای جزو شخصیتهای داستانی فراموشنشدنی خواهد بود.