توضیحات
انتشارات قطره منتشر کرد: «دعوت به مراسم گردنزنی» روایت ابتذال سازمانیافتهای است که هدف غاییاش سلب هویت از انسان کنونی در کشورهای خودکامه است. از این رمان استقبال بیسابقهای صورت گرفته است.
50.000 تومان
ناموجود
انتشارات قطره منتشر کرد: «دعوت به مراسم گردنزنی» روایت ابتذال سازمانیافتهای است که هدف غاییاش سلب هویت از انسان کنونی در کشورهای خودکامه است. از این رمان استقبال بیسابقهای صورت گرفته است.
ناشر |
قطره |
---|
امیر عربشاهی –
سین سیناتوس در رمان «دعوت به مراسم گردن زنی» یادآور شخصیتهای ماندگاری چون ک (در رمان قصر)، آنتوان روکانتن (در رمان تهوع)، و مورسو (در رمان بیگانه) است. شخصیتی بیگانه با جهان پیرامون و آدمهای رنگ باخته آن.
سین سیناتوس به دلیلی که خود نمی داند در قلعه ای حبس شده و منتظر فرا رسیدن روز اعدامش است. مثل موقعیت غریب ک در قصر، سین سیناتوس در معماری عجیب و غریب قلعه گم میشود و ما هم با خواندن داستان هر بار بیشتر در پس پیچ و خم راهروها سرگشته می شویم. ما هم مثل سین سیناتوس بیگانگی در محیطی ناآشنا با رفتارهای غریب زندان بانان را تجربه می کنیم.
سین سیناتوس به جرم متفاوت بودن گرفتار شده. به جرم دیدن و گفتن ساده ترین حقایق مثل بیان شفافیت آب یا حتی گرد بودن زمین. اما این چیزی نیست که جامعه بر بتابد. حتی صحنه ورود به قلعه بر عجیب بودن موقعیت و آن استبداد و خفقان حاکم بر جامعه صحه می گذارد:
«امشب، رمز عبور سکوت بود، و سرباز پشت دروازه با سکوت، به سکوت سین سیناتوس پاسخ داد و گذاشت او رد شود»
بله سکوت، خفه شدن و دم نزدن. این حکایت دردناک جوامع تمامیت خواهی است که بر شخصی ترین امور انسان ها اعمال نفوذ دارد. از این جنبه رمان دعوت به مراسم گردن زنی را می توان شبیه آثار دیستوپیایی نظیر سرزمین گوجه های سبز (مولر)، میرا (فرانک)، هزار و نهصد و هشتاد و چهار (اورول) و دنیای قشنگ نو (هاکسلی) دانست.
ناباکوف در این فضای سورئال که در قلعه خلق میکند با موقعیت های غیر منتظره ای که می سازد، یک فضا با معماری پیچیده به وجود می آورد که در عین بخشیدن تجسمی ذهنی از معماری و جغرافیای جهان داستان به مخاطب، از شکل گیری یک قالب مشخص در ذهن مخاطب گریزان است.
به عنوان مخاطب از یک سو نمی توانیم به تجسمی مشخص از فضای پیچیده و فهم ناپذیری که ناباکوف به ما نشان میدهد دست یابیم. و از سوی دیگر فهم و احساسی غیر قابل وصف از رمان و فضای آن به دست می آوریم که تاثیر رمان را به طرز شگفت آوری قدرتمند می سازد.
به خصوص وقتی به پایان غیر منتظره رمان می رسیم و در نهایت گیج و آشفته به فکر فرو می رویم. حتی مدتی می گذرد و باز کلمات پایانی رمان را به یاد می آوریم که چگونه از هر تفسیری می گریزد و باز هم به چنگ می آید تا جهان ناباکوف را هر بار از نو برسازیم. رمان ناباکوف اثبات این نظریه است که رمان با هربار خواندن مخاطب به وجود می آید