توضیحات
زیبایی همیشه قشنگ نیست…
ایزابل باید از ته دل خوشحال باشد. چیزی نمانده دل زیباترین و خوشپوشترین شاهزاده را ببرد. اما او آن دختر زیبارویی نیست که لنگهکفش بلورینش را جا گذاشته و شاهزاده دلباختهاش شده باشد.او همان خواهر ناتنی سیندرلاست که انگشتهای پایش را قطع کرد تا کفش سیندرلا اندازهاش شود… کفشی که حالا غرق خون میشود.
نیکا –
دارک فانتزی جذابی بود…
فکر میکردم باید یک داستان نوجوانانه ابکی باشه اما اصلا اینطور نبود!