توضیحات
کتاب تنهایی پر هیاهو اثری مشهور از بهومیل هرابال، رمانی تحلیلگرایانه و فلسفی است که از زندگی و افکار پیرمردی سخن میگوید که شغلش خمیر کردن کتابها در زیرزمینی نمور، کثیف و پر از موش است اما پس از سی و پنج سال زندگی مشتاقانه با کتابها هنگامی که پای تکنولوژی به میان میآید، کارایی و توانایی او نادیده گرفته شده و از طرف مدیرش مجبور به تغییر شغل میشود.
به بیان بهومیل هرابال (Bohumil Hrabal) انسان نعرهای است که به دست خود متولد و به کمک خویش منهدم خواهد شد و غیر از این امکان دیگری وجود ندارد. او در کتاب تنهایی پر هیاهو (Too loud a solitude) روزمرگی را به بیتکلفترین و زیباترین شکلش نشان میدهد. روزمرگی که هانتا شخصیت اصلی قصهاش، عاشقش است و وقتی از او گرفته میشود نمیداند باید چه باید بکند.
هانتا که 35 سال بیپروا کتابها و دیگر محفوضات کاغذی را به درون دستگاه پرس خود که بیشک استعاره از عقدههای جامعه جنگ زده زمان خود است میریزد، در تمام طول هفته به شدت مشغول کار است و نکته جالب در موردش این است که شخصیتش با کارگران معمول بسیار متفاوت است. او کتابهای گرانبها را با خود به خانه میبرد و با آنها زندگی میکند. در واقع همه جای خانه، محل کار و حتی مغزش پر از کتاب است.
هرابال تقریبا به جز لحظاتی خاص داستان را با زاویه دید درونگرایانه هانتا جلو میبرد به صورتی که گویی هانتا در حال صحبت کردن با خود شماست. در دنیایی که هرابال ترسیم میکند آن چه برای آدمی مثل هانتا باقی مانده است یکی شدن با «وضعیت» است. این که هیچ شکایتی از زندگی اندوه بارش نداشته و از شرایط خود راضی باشد و جدا شدن از آن را موجب پوچی بداند. به طوری که وقتی میبیند دستگاه پرسش که 35 سال با آن کار کرده، قرار است توسط کارخانههای بزرگ خمیر کاغذ نابود شود دست به دامن کشیش و مسیح (ع) میشود.
قطعا کتابهای بسیاری هستند که شما آن را بازتابی از اوضاع سیاسی و اجتماعی خود در دورهای از تاریخ تلقی میکنید؛ چون در لابهلای جملات و کلمات این آثار به دنبال «خود» میگردید. «تنهایی پر هیاهو» بدون شک یکی از این کتابهاست. مجله تایمز به نقل از نویسنده معروف چک، یوزف اشکوورتسکی نوشته است، آثار هرابال به نوعی تاریخچه نامرسوم روان و سخت ملت چک است. همچنین لسآنجلس تایمز و گاردین نیز او را پدر ادبیات قرن بیستم چک و نگارندهای حیرتانگیز معرفی کردهاند.
کتاب حاضر در حقیقت رمانی است که آرزوهای انسانی را به چالش میکشد آن هم دقیقا در نیمه دوم قرن بیستم و در دوره حکومت کمونیستها بر کشور چک، درست زمانی که در آن نویسندههایی مثل هرابال ممنوعالکار و یا زندانی میشدند. هرابال نیز این اثر را در سالهای ممنوعالکاری خود نوشته و در همان دوران به صورت مخفیانه منتشر کرده است.
هرابال خالق آثاری مشهوری مثل «مرواریدهای اعماق»، «کلاس رقص اکابر»، «قطارهای به شدت مراقبت شده»، «کوتاه کردن مو» و… است که با اقتباس از آنها فیلمهای سینمایی بسیاری ساخته شده است.
زهرا کریمی –
چه ترجمهای! نثر درخشان جناب دوائی.