توضیحات
تمساح (جیبی) – فیودورداستایفسکی – بابک شهاب – برج
«داستانی واقعی دربارهی تمساحی که در تیمچه، مردی را در سن پختگی و با ظاهری برازنده زندهزنده، بهتمامی و بیباقی بلعید، و پیامدهای ماجرا…»
ایوان ماتْوِیچ مردی است با ظاهری برازنده که تمساحی او را بهتمامی و بیباقی بلعید. مَرد پس از آن نهتنها زنده ماند که گویا با کمال رضایت و بدون هیچ گزندی، دو هفتهای نیز در شکم تمساح زندگی کرد و از همانجا دادِ سخن داد.
داستان تمساحِ فیودور داستایفسکی، پس از انتشار در سال 1865، بحثهای تند و دنبالهداری را میان منتقدان و ادبا، دربارهی انگیزهی اصلی نویسنده از خلق چنین اثری، برانگیخت. از دل ماجرای کارمند کمخردی که سر از شکم تمساح درآورد، تعابیر و تفاسیر گوناگونی حاصل شده؛ از مقایسه با یونس در شکم ماهی گرفته تا تقابل فرهنگها.
از این مترجم منتشر گردیده

حمیدرضا –
این داستان با الهام از داستان حضرت یونس و نهنگ نوشته شده است که داستایفسکی با زبانی تمثیلی و نمادین سرگذشت مردی را روایت میکند که توسط تمساح خورده میشود و مدت ها در آن تمساح به زندگی خود ادامه میدهد. تمساح را نماد حکومت زمان داستایفسکی میدانند که چطور به بلعیدن مردم خود سرگرم بوده و آن ملت با چه سختی ها و تنگی های ناشی از محدودیت های مختلف تنها نفس کشیده و مرده متحرک بوده اند . کیفیت چاپ کتاب خوبه و کتابی کم حجم است که در یک نفس خوانده میشود ، این کتاب از نظر مضمون شبیه داستان یک اتفاق مضحک از همین نویسنده است که نشر ماهی انرا چاپ کرده است .