توضیحات
باد ویرانگر – سلوا آلمادا – مهدی غبرائی – چشمه
کتاب «باد ویرانگر» نوشته سلوا آلمادا، یک اثر چشمگیر از ادبیات معاصر آرژانتین است. این کتاب داستانی عمیق و تأملبرانگیز درباره روابط انسانی، ایمان و تضادهای زندگی است.
«باد ویرانگر» در یک منطقه دورافتاده در آرژانتین اتفاق میافتد و داستانی است درباره یک کشیش سرگردان به نام پیرلینگو و دختر نوجوانش لنی. داستان با یک سفر غیرمنتظره شروع میشود که در آن پیرلینگو و لنی به یک تعمیرگاه کوچک در جادهای خلوت میرسند. در اینجا آنها با گراسی، صاحب تعمیرگاه و پسر نوجوانش تیتو ملاقات میکنند. این دیدار اتفاقی، چهار شخصیت را در موقعیتهایی قرار میدهد که به طور چشمگیری با یکدیگر تفاوت دارد. پیرلینگو، یک کشیش کهنهکار با ایمانی راسخ، در مقابل گراسی، که زندگیاش را بدون توجه به مذهب سپری کرده، قرار میگیرد. از سوی دیگر، تضاد بین لنی، که در حال کشف خود و جهان اطرافش است، و تیتو، پسری که در سایه پدرش بزرگ شده، نمایان است.
سلوا آلمادا با بیانی ساده اما پرمعنا، فضایی مملو از تنش و انتظار خلق میکند. او در “باد ویرانگر” با مهارت توانسته است تا با استفاده از تصاویر و مکالمات ساده، عمق شخصیتها و پیچیدگیهای درونی آنها را به تصویر بکشد. این روایت مینیمالیستی به خوبی با موضوعات عمیق و پیچیده داستان هماهنگ شده است.
«باد ویرانگر» فراتر از یک داستان ساده، به بررسی موضوعاتی چون ایمان، شک، خودشناسی و تقابل ارزشها میپردازد. آلمادا با استفاده از شخصیتهای مختلف، جهانبینیهای متفاوتی را به نمایش میگذارد و خواننده را به تأمل وادار میکند. این کتاب در میان منتقدان و خوانندگان به خاطر نگاه عمیق و انسانیاش به موضوعات مهم و همچنین سبک نویسندگی جذاب آلمادا مورد تحسین قرار گرفته است. “باد ویرانگر” نه تنها یک اثر هنری برجسته است بلکه به عنوان یک داستان تأثیرگذار و معنادار، مخاطب را به چالش میکشد. این کتاب نه تنها یک داستان جذاب و خواندنی است بلکه به عنوان یک اثر ادبی عمیق و چندلایه، به خواننده فرصت تأمل و کشف موضوعات متنوعی را میدهد. سلوا آلمادا با این اثر خود را به عنوان یکی از صداهای مهم ادبیات معاصر معرفی کرده است.برای خرید کتاب در مشهد و سراسر کشور کتاب ” باد ویرانگر – سلوا آلمادا ” از بزرگترین کتابفروشی اینترنتی مشهد میتوانید از پایین صفحه اقدام نمایید
مشتاق –
تنها چهار شخصیت در این رمان توسط یک نویسنده زن آرژانتینی ظاهر می شود. دو نفر مرد هستند و هر دو به دلیل نامهای غیراسپانیاییشان (پیرسون و برائر) به عنوان «گرینگوس» شناخته میشوند، اگرچه هر دو اسپانیایی زبان هستند و هر دو در آرژانتین به دنیا آمدهاند. یکی یک واعظ انجیلی سیار است. دیگری مکانیک خودرو است.
واعظ دختری 16 ساله دارد که بیشتر عمر خود را در مسافرت های مداوم با پدرش در یک ماشین قدیمی و اقامت در متل های ارزان قیمت گذرانده است. مکانیک یک کارمند 16 ساله نیز دارد که با او زندگی می کند. پسر نمی داند مردی که «گرینگو» می نامد واقعاً پدرش است. او فقط فکر می کند که توسط مادرش رها شده است. دختر نیز به سختی مادرش را به یاد می آورد. مادرش توسط پدرش رها شده بود و فقط او را با یک چمدان کنار جاده رها کردند و رفتند. خاطره ای از کودکی برای شما وجود دارد.
محیط، یک منطقه خشک و بینظیر روستایی است که در شمال روزاریو کشت میشود. منطقه به قدری منزوی است که وقتی پسر و گرینگو به نقشه های راه نگاه می کنند، مکانیک باید به پسر توضیح دهد که پلی است که او هرگز ندیده است.