توضیحات
سی سال است که درباره دانش کیمیاگری تعلیم دادهام. به گلاستونبری(۴) و ناحیه غرب کشور کوچ کردهام. از کوه تور(۵) صعود کردهام و تپهای را که میبایست خوابگاه آرتور و شوالیههایش باشد دیدهام. اما گاه پررمز و رازتر این است که نیاز به تحول، مرا به کیمیاگری بازمیگرداند. هرسال احساس کردهام که زمانه ما بیش از همیشه به این اکسیر نیاز دارد. اکنون که بزرگ شدهام، اوقات حرفهایام را با گفتوگو و نوشتن درباره چگونگی دستیابی به آزادی و توفیق کامل میگذرانم. همین اواخر بود که دریافتم آنچه دربارهاش گفتوگو میکنم کیمیاگری است. سرانجام بر آن شدم که یکی از راههای هیجانانگیز برای پرداختن به این موضوع، از طریق یکی از شگفتترین روابطی است که تاکنون ثبت شده است: رابطه مرلین و آرتور خردسال در غار بلورین. آنگونه که این کتاب عرضه میکند ـ غار بلورین ـ جایگاهی ارجمند در دل انسان است. پناهگاه امنِ ندایی خردمند که ترس را نمیشناسد، مأمنی که محنت جهان بیرون در آن راه ندارد. در غار بلورین همواره کیمیاگری بوده و خواهد بود: فقط باید داخل بشوید و گوش فرا دهید. مردمان امروز همانقدر در جهان کیمیاگر زندگی میکنند که مردمان نسلهای پیشین. جوزف کمپبل(۶) ـ آموزگار بزرگ اساطیر ـ گفته است هرکس که در گوشهای از خیابان منتظر است تا چراغ سبز شود، در انتظار گام نهادن به جهان اعمال قهرمانی و کردار اسطورهای است. فقط فرصت را غنیمت نمیشمارد. بدون توجه به شمشیری که در سنگ لبه پیادهرو فرو رفته است، از خیابان عبور میکنیم. سفر به اعجاز از اینجا آغاز میشود. بهترین زمانِ آغاز آن اکنون است. راه کیمیاگر در زمان وجود ندارد: همهجا هست و هیچجا نیست؛ متعلق به همه است و از آنِ هیچکس.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.