توضیحات
مجموعه شعر «آه باران» گزیدهای از اشعار فریدون مشیری را دربردارد. شعری از این مجموعه را میخوانیم: «من دل به زیبایی، به خوبی میسپارم/ دینم این است من مهربانی را ستایش میکنم/ آیینم این است من رنجها را با صبوری میپذیرم/ من زندگی را دوست دارم/ انسان و باران و چمن را میستایم/ انسان و باران و چمن را میسرایم/ در این گذرگاه/ بگذار خود را گم کنم در عشق، در عشق/ بگذار از این ره بگذرم با دوست، با دوست». فریدون مشیری (1379 – 1305) سرودن شعر را از نوجوانی و تقریبا از پانزده سالگی آغاز کرد. اولین مجموعهی شعرش با نام «تشنهی توفان» در 28 سالگی او با مقدمهی محمدحسین شهریار و علی دشتی در 1334 به چاپ رسید. عبدالحسین زرینکوب در بارهی شعر مشیری مینویسد: «در طی سالها شاعری، فریدون از میان هزاران فراز و نشیب روز، از میان هزاران شور و هیجان و رنج و درد هر روزینه آن چه را به روز تعلق دارد، به دست روزگاران میسپارد و به قلمرو افسانههای قرون روانه میکند. چهل سالی – بیش و کم – هست که او با همین زبان بیپیرایهی خویش، واژه واژه با همزبانان خویش همدلی دارد… زبانی خوشآهنگ، گرم و دلنواز. خالی از پیچ و خمهای بیان ادیبانهی شاعران دانشگاهپرورد و در همان حال خالی از تاثیر ترجمههای شتابآمیز شعرهای آزمایشی نوراهان غرب.» کتاب حاضر را نشر «چشمه» در قطع رقعی منتشر کرده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.