توضیحات
هر دو در نهایت می میرند – آدام سیلورا – میلاد بابانژاد – الهه مرادی – نشر نون
آدام سیلورا، نویسنده ی جوان اما باتجربه که این روزها در آمریکا ستارهای در حال اوج شناخته میشود، در نیویورک متولد شد. قبل از اینکه به نویسندگی روی بیاورد، کتابفروش بود و بعد به شرکت در حال توسعهای پیوست که برای جوانها و نوجوانها به شیوهای نوین و خلاقانه کتاب نقد میکرد. پس از آن، شروع به نوشتن کرد و کتابهایش، یکی پس از دیگری، جزئی جدانشدنی از فهرست پرفروشهای نیویورک تایمز شدند و دهها جایزه ی ریز و درشت را از آنِ این نویسنده ی جوان کردند.
«هر دو درنهایت میمیرند» داستانی است الهامبخش، احساساتبرانگیز، دلربا و خیرهکننده که به ما یادآوری میکند بدون مرگ، زندگی و بدون غم، عشق و دوستی معنایی ندارد و میشود حتی در یک روز هم که شده زندگی و دنیایمان را عوض کنیم.
پنجم سپتامبر، کمی بعد از نیمهشب، از قاصد مرگ با متیو تورز و روفوس امتریو تماس گرفته میشود تا خبر بدی به آنها داده شود: آن دو قرار است امروز بمیرند. متیو و روفوس با هم کاملاً غریبهاند اما به دلایل مختلف و متفاوتی هر دویشان در روز آخر زندگیشان به دنبال پیدا کردن دوست جدیدی هستند و این شروعی است برای یک پایان پر از ماجراجویی و هیجان.
کتاب های نشر نون را بهترین کتابفروشی اینترنتی مشهد میتوانید از اینجا تهیه بفرمایید
Arefeh –
یه رمان قشنگ که باعث میشه قدر لحظه به لحظه زندگیتونو بدونین👌🏻👌🏻👌🏻
حمیدرضا –
شخصیت ها در نیامده ، داستان به درستی کشش نداره ، ارزش محتوایی کم به اندازه هیچ داره ، نمونه ی ناموفق تمرین نویسندگیه و بنظرم حاشیه ی این کتاب باعث پرفروش شدن اون شده! تنها نکته خوب این کتاب ایده ی اصلی کتاب بود که صد البته خوب پرداخته نشده بود .
از خواندن و خریدنش پشیمانم .
ناهید. ع –
علی رغم تعریف و میزان فروشی که از این رمان دیده بودم خیلی به دل من ننشست
احساس میکنم روایت داستان یه جایی گمه
شخصیت ها گاهی وقتا انقدر جا بجا می شن ممکنه روایتشون رو جای هم اشتباه بگیری
و در نهایت مهم ترین چیز این بود که من اصلا متوجه نشدم داستان میخواد چی رو به مخاطب بگه و چه برداشتی باید ازش داشته باشیم
کتاب های خیلی بهتری تو این سبک میشه خوند به نظرم