توضیحات
داستانی غم انگیز از ختنه شدن در پنج سالگی و فرار از خانواده، در دوازده سالگی درست وقتی که می خواستند او را به عقد پیرمردی شصت ساله درآورند، صحرای سوزان سومالی را به تنهایی و با پای برهنه و پیاده طی کرد و دست سرنوشت او را به لندن رساند. وقتی به عنوان یک کارگر ساده در لندن کار می کرد، عکاس معروفی او را کشف کرد و در نهایت یکی از مانکن های معروف دنیا شد ولی همیشه رویای بازگشت به خانه و وطنش سومالی را در سر داشت.
کتاب پیش رو، طلوع صحرا، از بازگشت او پس از بیست سال به وطنش سومالی می گوید. سفری پرخطر و پر فراز و نشیب به قلب کشوری از هم پاشیده و در حال جنگ. واریس هرگز کشور و فرهنگی که از آن آمده بود را فراموش نکرد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.