توضیحات
شبانه ها -کازوئو ایشی گورو – علی رضا کیوانی نژاد چشمه
تنها چیزی که برایش اهمیت داشت این بود که من ستاره بودم. همان کسی بودم که آرزویش را داشت، همان که وقتی در آن رستوران کوچک کار میکرد، نقشه به دست آوردنش را میکشید. در این فکر نبود که مرا دوست دارد یا نه. اما بیست و هفت سال زناشویی میتواند تاثیر عجیبی داشته باشد.
بسیاری از زوجها با عشق شروع میکنند، بعد از همدیگر خسته میشوند و عاقبت کارشان به بیزاری میکشد. اما بعضی وقتها کار برعکس میشود. رفتهرفته لیندی عاشق من شد. اول جرات باور کردنش را نداشتم، ولی مدتی دیگر که گذشت، نتوانستم باور دیگهای داشته باشم. لمس کوتاه شانهاش وقتی از سر میز بلند میشدیم، لبخند کوچک عجیبی از آن سوی اتاق، وقتی لبخند زدن دلیلی نداشت. گمان میکنم خودش هم غافلگیر شده بود، اما پیش آمده بود.
مجموعه آثار کازوئو ایشی گورو را در بهترین کتابفروشی اینترنتی مشهد از اینجا تهیه بفرمایید
امیر عربشاهی –
قصه های «شبانه ها» به جز موسیقی و شب در چند چیز دیگر مشترکند: 1) آدمهای تنها در نقش راویان داستان ها ۲) روابطی در آستانه گسست ۳) نامکان هایی که موقعیت مشترک همه داستان هاست ۴)روایت هایی در قالب خاطرات
شخصیتهای داستان های کوتاه این مجموعه منزلگاه ثابتی ندارند و مدام در حال گذرند. هتل ها، مهمان پذیرها، کافه ها یا میادین شهر (به عبارت دیگر همان نامکان ها) عموما محل رخداد داستان ها هستند. در تمامی این روایت ها مسئله گسست، تنهایی و ناپایداری به عنوان درونمایه اصلی مطرح می شود.
قصه ها در حقیقت خاطراتی هستند که مثل جرقه ای، یک مواجهه کوتاه با غریبه ای را در گذشته به یاد راوی می آورد. و ما در این داستان ها با راویان تنهایی همراه می شویم که در گذری کوتاه با سرنوشت زوج هایی همراه می شوند که روابط در آستانه فروپاشی و جدایی دارند و می توانیم تصور کنیم این رابطه چطور و کجا به پایان می رسند: روی تپه های مالورن یا روی آبهای ونیز.
تنهایی سرنوشت محتوم انسان است. اما این که در ملاقات های تصادفی و کوتاه با غریبه ای هم کلام شویم یا بتوانیم در سکوت شب یا در هیاهوی کارناوال رنگ و نور و صدا در شهر، به موسیقی محبوبمان گوش بدهیم، اتفاق خوشایندی است. «شبانه ها» ی ایشی گورو با تمرکز بر این ملاقات های تصادفی و آشنایی های گذرا این لذت خوشایند را برای ما به ارمغان می آورد.