توضیحات
ریچارد سوم – ویلیام شکسپیر – عبدالله کوثری – نشر نی
این نمایشنامه داستان برآمدن و فروافتادن شاهی منفور را بازمیگوید. اما شکسپیر سیمای این مرد زشتصورت و زشتسیرت را چنان تصویر کرده که حضورش بر صحنه، همهی شخصیتهای دیگر را به محاق میبرد. این هیولای بیشفقت که در راه رسیدن به تاج و تخت انگلیستان از هیچ دروغ و خدعه و جنایتی رویگردان نیست، با هوشی اهریمنی و نگاهی ژرفکاو تا اعماق وجود قربانیانش نفوذ میکند و آز و شهوت این یک یا عقل سستپای دیگری را آماج خود میگیرد. از این روست که جملگی را بهآسانی میفریبد و سرانجام به نابودی میکشاند. اما فزونخواهی و غرور بیحدش سرانجام او را نیز قرین رسوایی و تباهی میکند.
حسین –
من معتقدم این اولین تلاش خودآگاه شکسپیر برای خلق تراژدی است – به معنای کلاسیک – خارج از درام عامه پسند. تصور گروه کر زنان – هم یک گروه کر سنتی تراژیک و در عین حال چیزی شخصی تر و کنایه آمیز تر – در این زمینه به ویژه تأثیرگذار است. با این حال، متأسفانه شکسپیر از خود فراتر رفت. در اجرا، گروه کر ملکه ها اغلب ناله کننده و خسته کننده است و بدون روشن کردن آن، عمل را کند می کند. با این وجود، این گام بزرگی به سوی طنین تراژیک نمایشنامه های اصلی است
مشتاق –
من معتقدم این اولین تلاش خودآگاه شکسپیر برای خلق تراژدی است – به معنای کلاسیک – خارج از درام عامه پسند. تصور گروه کر زنان – هم یک گروه کر سنتی تراژیک و در عین حال چیزی شخصی تر و کنایه آمیز تر – در این زمینه به ویژه تأثیرگذار است. با این حال، متأسفانه شکسپیر از خود فراتر رفت. در اجرا، گروه کر ملکه ها اغلب ناله کننده و خسته کننده است و بدون روشن کردن آن، عمل را کند می کند. با این وجود، این گام بزرگی به سوی طنین تراژیک نمایشنامه های اصلی است