توضیحات
خلاصه تاریخ در شکل سنتیاش اقدامی بود برای «بهیادسپردن» یادمانهای گذشته، بدلکردن آنها به اسناد و بهسخنواداشتنِ آن ردواثرها که بهخودیخود اغلب بههیچرو کلامی نیستند، یا بیسروصدا چیزی را میگویند غیر از آنچه میگویند؛ در روزگار ما، تاریخ آن چیزی است که اسناد را به یادمانها بدل میکند، و هر آنجا که ردواثرهای بازمانده از آدمیان رمزگشایی میشد، هر آنجا که تلاش میشد چیستی آدمیان بهطور غیرمستقیم بازشناسی شود، تاریخْ انبوهی از عناصر را میگستراند که باید مجزا شوند، گروهبندی شوند، مربوط شوند، مرتبط شوند و بهصورت مجموعهها برساخته شوند. زمانی بود که دیرینهشناسی بهمنزلهی رشتهی یادمانهای صامت، ردواثرهای بیحرکت، ابژههای بدون بافت و چیزهای بازمانده از گذشته، به تاریخ گرایش داشت و فقط با بازسازی یک گفتمان تاریخی معنا مییافت؛ میتوانیم با اندکی بازی با کلمات بگوییم که در روزگار ما، تاریخ به دیرینهشناسی گرایش دارد ــ به توصیفِ درونی یادمان.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.