توضیحات
در رمان “دستیار” به قلم “روبرت والزر”، “یوزف مارتی” یک کارمند جوان است که برای کار نزد کارل توبلر می رود؛ “کارل توبلر”، یک مخترع با استعداد است، که صاحب یک زندگی خوب با میراثی است که به تدریج رو به زوال می رود. ساعت تبلیغاتی توبلر و ماشین فروش خودکار او نتوانست سرمایه گذاران را فریب دهد و مارتی خیلی زود در زبان اکتسابی فرار از طلبکاران مهارت پیدا می کند.
در “دستیار” نوشته ی “روبرت والزر”، راوی توانایی عظیمی در درک مردم ، مهربانی ذاتی و لذت از محیط طبیعی خود دارد.
در عین حال ، هر یک از این ظرفیت ها محدود است: او کارفرمای خود را تا حدودی درمانده وار دوست دارد ، حتی اگر برخی از نقایص کارفرمایش به چشم بیاید. او مهربان است ، اما مهربانی های او اغلب بی تأثیر است. او طبیعت را دوست دارد ، اما به روشی غیربازتاب دهنده. او گاهی از هریک از این صفات در خود آگاه است. او عاشق غذا خوردن و خوابیدن و قدم زدن در حومه شهر است: این ها قطعیت اوست. او همچنین عمیقا نگران بی عدالتی ها و آسیب های اجتماعی است: این ها علاقه های مداوم او است.
باقی موارد در پرده ی ابهام است؛ او می داند که جاه طلبی ندارد ، اما هرگز موفق نمی شود خیلی درباره این واقعیت فکر کند. و او می داند که احتمالا فقط کمی ذکاوت دارد ، اما انرژی لازم برای تمرکز کردن در مورد این مشکل به اندازه ای که بتواند برای حل آن کاری انجام بدهد را ندارد. این یک پرتره روانشناختی دوست داشتنی از یک فرد حدودا ساده است که شخصیت او را بسیار خوب منعکس می کند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.