توضیحات
حصار و سگ های پدرم – شیرزاد حسن – مریوان حلبچه ای چشمه
فریادهایم به صورت حباب هایی روی حوض در می آمدند. من غصه دار آن ماهی هایی بودم که از فریاد زهره ترک می شدند.
نه من و نه برادرهایم جرئت نمی کردیم آن حصار را ترک کنیم. نمی دانستیم بیرون و دور از حصار و در اطراف آن، دنیا چیست و چگونه ا ست . و من که فرزند ارشد خانواده بودم، نمی توانستم مادران،برادران و خواهرانم را زیر دست چنین درنده ای رها کنم. تعدادی از برادرانم از دیوارها گذشته و خودشان را به سرزمین های بیرون از حصار رسانده بودند.
پدر هر بار که به حصار بر میگشت، لباس خونینی را به سوغات می آورد و جلو ما پرت می کرد :
«آها… گرگ آن ها را خورده !»
برای خرید کتاب در مشهد و سراسر کشور کتاب “ر حصار و سگ های پدرم ” از بهترین کتابفروشی آنلاین مشهد میتوانید از پایین صفحه اقدام نمایید و برای جستجوی سایر عناوین کتابهای موجود و خرید کتاب از لیست کتابهای دلشدگان میتوانید اقدام نمایید.
زارا محمدخانی –
شیرزاد حسن در این رمان با روایت توتم و تابو به اصول پدرسالاری از دیدگاه فروید میپردازد .
در پایان کتاب سخنرانی شیرزاد حسن در کنگره ی نویسندگان جهان در سال ۱۹۹۷ در فنلاند آمده است که به معنای واقعی کلمه خیره کننده و تلخ است .
ملت ها با کتاب هایشان شناخته می شوند .
کتابی تلخ اما تأمل برانگیز از این نویسنده ی کرد که تا مدتی ذهن شما رو درگیر خود می کند .
امیر عربشاهی –
نویسنده در موخره کتاب میگوید: «در فرهنگِ منِ شرقی، اگر پرسشهایی در کار باشد، بهسختی به فکر میرسند و بیشتر آنها قبل از آنکه بر زبان جاری شوند، به دیار عدم میپیوندند. اما در فرهنگ شما (مغربزمین) با آمدن هر نسل جدید، ضمن آنکه پرسشهای تازهای مطرح میشود، برای سؤالهای قبلی نیز پاسخهایی نو و منحصر به خود فراهم میآورند. زیرا در فرهنگ شما، هیچ ترس و بیمی از پرسش و شک و گمان کردن در کار نیست».
و در جای دیگری می گوید: «من در داستان هایم مجبورم از ناامیدترین دختران و پسران میهنم، از عاشقان پاکباخته و از مردان و زنان مایوس و درمانده برایتان بگویم….آری من آفریده فرهنگی هستم که مردمانش با شرم در پرده، از عشق و دوست داشتن سخن می گویند، اما در همان حال نظاره کشتار و آشوب و جنگ و دعوا در نظرشان بسیار طبیعی است.»
شیرزاد حسن نویسنده کُرد، زاده خاورمیانه و به گفته خود آفریده فرهنگی است که همواره با ترس، پرده پوشی و عقده های فروخورده روانی زیسته است. داستان های او روایت همین ترس ها است. فضای چرک و سیاه و یاس آوری که در آثار شیرزاد حسن خلق می شود برآمده از موقعیت جغرافیایی و فرهنگی خاورمیانه است که در طول تاریخ کانون اصلی بحران و آشوب بوده. «حصار و سگ های پدرم» را می توان با رویکردی روانکاوانه تحلیل کرد و پدرسالاری حاکم بر جهان داستان و آن حصار محکم را سدی بر سر راه تمایلات فرزند ذکور (راوی داستان، پسر بزرگ خانواده دانست) دانست. عقده های سرکوب شده روانی و دیدگاه های روانکاوی فروید را می توان در تحلیل این داستان و آن پسروی پایانی پسر به داخل گنبدی که محل دفن لاشه ها است، به کار بست. از سوی دیگر حصارهای خانه و فرزندان و همسران اسیر در این چارچوب تنگ، نمادی از سنت ها و چارچوب های ایدئولوژیکی است که رهایی از آن در جوامع توسعه نیافته ناممکن است؛ چنانچه پس از کشتن پدر (نماد پدرسالاری، قانون، سنت و نظم قدیم) علیرغم این که مسیر آزادی رو به بیرون حصارها گشوده شده، اما حصارها در عمق روان شخصیتها جای گرفته و دختران و پسران گویی راهی جز ماندن و ناله سر دادن و نعره کشیدن ندارند. همان صدای ناله هایی که در آغاز و پایان رمان تکرار می شوند و با عوعوی سگان و ناله هایشان در هم می آمیزد.