توضیحات
این کتاب یکی از کتابهای همگانی جلسات خصوصی و گروهدرمانی است برای درمان اختلالات روانی و هیجانی و شخصیتی. کارآمدیِ این متن را در این حد دانستهاند که از نخستین جلسات بر اشخاص تأثیر میگذارند و این تأثیر در تمام مدت درمان افزایش مییابد. شاید به این دلیل که این نظریه ــ یعنی «تحلیل ساخت» و «تحلیل رفتار متقابل» نظریهایست منظم و استوار که شخصیت و پویاییهای اجتماعی نشأت گرفته و بهآسانی قابل درک است و بر اکثر بیماران روانی قابل تطبیق است. این نظریه جایگزین روشهای سنتی رواندرمانی است. روشهای سنتی دو گونهاند: آنها که شامل پیشنهاد دادن و اطمینان مجدد بخشیدن و سایر اعمال والدانه است؛ و گونهٔ دیگر، طرز عمل «عقلانی» بر اساس رویارویی با مسئله و توجیه و تفسیر معنای آن، مانند روشهای بدون درمان «بدون رهنمود» و روانکاوی. نویسنده معتقد است که روش «والدانه» این ایراد را دارد که درمانگر چنان با رؤساها و خیالات قدیمی بیمار درگیر میشود که اکثراً در درازمدت کنترل وضعیت را از دست میدهد، و دستآخر، خود را متعجب و مأیوس مییابد. روشهای «عقلانی» را نیز بسیار زمانبر میداند و این خطر را هم محتمل تلقی میکند که طولانیبودن دورهٔ درمان ممکن است برای نزدیکان بیمار خطرساز باشد؛ ممکن است اثرات ناگواری بر روند رشد شخصیت کودکان بگذارد.
اما روش «ساختاری ــ رفتار متقابل» کمک میکند که این مشکلات را پشت سر بگذاریم. از آنجا که این روش کمک میکند که توانایی بیمار برای تحمل و مهار هیجاناتش بهسرعت افزایش پیدا کند و بتواند اعمال خودش را محدود کند، بسیاری از امتیازات روش «والدانه» را هم داراست. و از آنجا که درمانگر در این روش کاملاً از عناصر قدیمیشدهٔ شخصیت بیمار آگاه میشود، امتیازهای روش «عقلانی» را هم حفظ میکند. این روش بارها و سالها بر بسیاری از بیماران مؤثر بوده است. یکی دیگر از مهمترین ویژگیهای این روش رواندرمانی این است که بهراحتی میتوان آموزشش داد و آموختش. روند و رویهٔ این درمان نیز بهوضوح مشخص است و درمانگر و درمانشونده در طی درمان میتوانند بگویند درمان دقیقاً در چه وضعیت و مرحلهای قرار دارد و این پیشرفتهای حاصله و مشکلات باقیمانده را مشخص میکند. اصطلاحات این روش و فهم آنها نیز ساده است و کمک میکند که هم درمانگر هم درمانشونده بتوانند تصور دقیق و روشنی از لایههای مختلف درمان داشته باشند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.