توضیحات
جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
از این مترجم منتشر شده
حسین –
من این کتاب را در 15 سالگی به زبان انگلیسی خواندم و نمی دانستم درباره چیست. اما با دیدن یک نسخه فارسی در یک کتابفروشی ، فکر کردم دوباره امتحانش کنم. خوب، باید بگویم که درک ژان ژیرودو در دور دوم آسانتر است و او به سوالاتی میپردازد که اخیراً ذهن من را به خود مشغول کرده است. او یک فرانسوی باهوش و فرهیخته است که در سال 1935 می نویسد. او به ادبیات و موسیقی آلمان بسیار علاقه دارد، اگرچه در جنگ بزرگ شرکت کرد و مجروح شد و مدال شد. حالا او می بیند که احتمالاً جنگ دیگری در راه است.
او یکی از اعضای دستگاه دیپلماسی فرانسه است و می توان فکر کرد که برای جلوگیری از فاجعه آتی بهتر از سایرین است. به نظر می رسد که او وظیفه خود را با وجدان انجام داده است. اما از این نمایشنامه این تصور را دارید که او قبلاً به این نتیجه رسیده بود که هیچ چیز کمکی نمی کند. این در آستانه جنگ تروا است. یونانی ها آمده اند و از هلن می خواهند که بازگردانده شود. هکتور، که در اینجا به عنوان یک دولتمرد خونسرد و با استعداد به تصویر کشیده شده است، سعی می کند ترتیبی دهد که این اتفاق بیفتد. او دور هلن صحبت می کند و او را وادار می کند تا با نقشه خود موافقت کند. او خوشحال است که می بیند که شماره مقابل او در سمت یونانی اولیس عملگرا و بدبین است. از نظر تئوری، همه آنها باید شانس خوبی برای کار داشته باشند، با این تفاوت که ما همیشه میدانیم که اینطور نخواهد بود. هکتور در اینجا هیچ کاری نمی تواند بکند و زیرکی او هیچ تأثیری ندارد.
من حدس میزنم که نشستن در آنجا در سال 1935 اینجوری بوده، یکی از افرادی که از نظر تئوری مسئول مذاکره با کشوری بود که شخصاً نسبت به آن احساس دوستی داشتید، اما میدانستید که به زودی به شما حمله خواهد کرد و جهنم را در آن راه خواهد انداخت. بیشتر اروپا چه کاری می توانی انجام بدهی؟ شاید برخی تظاهر می کردند که این اتفاق نمی افتد، و برخی افراد ناامیدانه تلاش می کردند تا آخرین فرصت را بیابند، و برخی افراد دچار حمله های عصبی شده بودند. ژیرودو نمایشنامه ای درباره دنیای خود نوشت که هنوز هشتاد سال بعد خوانده می شود، یک کمدی سیاه شیک و شوخ. شاید بهتر بود تمام انرژیاش را صرف مبارزه با تهدیدی میکرد که به وضوح میتوانست آن را درک کند، اما من نمیتوانم خودم را مجبور به انتقاد از او کنم. من روشی را دوست دارم که او در طول سه نسل متوالی دست دراز کرده و با من دست داده است.
مشتاق –
من این کتاب را در 15 سالگی به زبان انگلیسی خواندم و نمی دانستم درباره چیست. اما با دیدن یک نسخه فارسی در یک کتابفروشی ، فکر کردم دوباره امتحانش کنم. خوب، باید بگویم که درک ژان ژیرودو در دور دوم آسانتر است و او به سوالاتی میپردازد که اخیراً ذهن من را به خود مشغول کرده است. او یک فرانسوی باهوش و فرهیخته است که در سال 1935 می نویسد. او به ادبیات و موسیقی آلمان بسیار علاقه دارد، اگرچه در جنگ بزرگ شرکت کرد و مجروح شد و مدال شد. حالا او می بیند که احتمالاً جنگ دیگری در راه است.
او یکی از اعضای دستگاه دیپلماسی فرانسه است و می توان فکر کرد که برای جلوگیری از فاجعه آتی بهتر از سایرین است. به نظر می رسد که او وظیفه خود را با وجدان انجام داده است. اما از این نمایشنامه این تصور را دارید که او قبلاً به این نتیجه رسیده بود که هیچ چیز کمکی نمی کند. این در آستانه جنگ تروا است. یونانی ها آمده اند و از هلن می خواهند که بازگردانده شود. هکتور، که در اینجا به عنوان یک دولتمرد خونسرد و با استعداد به تصویر کشیده شده است، سعی می کند ترتیبی دهد که این اتفاق بیفتد. او دور هلن صحبت می کند و او را وادار می کند تا با نقشه خود موافقت کند. او خوشحال است که می بیند که شماره مقابل او در سمت یونانی اولیس عملگرا و بدبین است. از نظر تئوری، همه آنها باید شانس خوبی برای کار داشته باشند، با این تفاوت که ما همیشه میدانیم که اینطور نخواهد بود. هکتور در اینجا هیچ کاری نمی تواند بکند و زیرکی او هیچ تأثیری ندارد.
من حدس میزنم که نشستن در آنجا در سال 1935 اینجوری بوده، یکی از افرادی که از نظر تئوری مسئول مذاکره با کشوری بود که شخصاً نسبت به آن احساس دوستی داشتید، اما میدانستید که به زودی به شما حمله خواهد کرد و جهنم را در آن راه خواهد انداخت. بیشتر اروپا چه کاری می توانی انجام بدهی؟ شاید برخی تظاهر می کردند که این اتفاق نمی افتد، و برخی افراد ناامیدانه تلاش می کردند تا آخرین فرصت را بیابند، و برخی افراد دچار حمله های عصبی شده بودند. ژیرودو نمایشنامه ای درباره دنیای خود نوشت که هنوز هشتاد سال بعد خوانده می شود، یک کمدی سیاه شیک و شوخ. شاید بهتر بود تمام انرژیاش را صرف مبارزه با تهدیدی میکرد که به وضوح میتوانست آن را درک کند، اما من نمیتوانم خودم را مجبور به انتقاد از او کنم. من روشی را دوست دارم که او در طول سه نسل متوالی دست دراز کرده و با من دست داده است.