توضیحات
کارآگاه سیتوی معروف در دفتر کارش در کلانتری مرکزی شهر است و مجموعهی ذرهبینهایش را نگاه میکند. سروان چینمیادو هم با چشمهای بسته روی زمین نشسته.
– میشود بگویی آنجا روی زمین چه کار میکنی سروان؟
– دارم مدیتیشن میکنم.
– مدیتیشن؟ مدیتیشن دیگر چیه؟
– یک چیزی است مثل فکر کردن با چشمهای بسته.
– من هنوز نتوانستم آن ماجرای نیمرو خوردن با چاپستیک را هضم کنم، ولی این یکی دیگر واقعاً شاهکار است!
در باز میشود و کلهی گندهی فرمانده تروئنوس، مثل همیشه بداخلاق، ظاهر میشود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.