توضیحات
مگس ها – ژان پل سارتر – قاسم صنعوی – پارسه
«مگسها» یک نمایشنامه سمبلیک و انتقادی سه پردهای از ژان پل سارتر، نویسنده، فیلسوف و فعال اجتماعی فرانسوی است. شخصیتهای این درام سه پردهای خدایان و اساطیر یونان باستاناند و ماجرا، ماجرای برخورد این شخصیتها با یکدیگر است. در این نمایشنامه، داستان اورست و خواهرش الکترا در گرفتن انتقام مرگ پدرشان، آگاممنون بازآفرینی میشود. آنها برآنند تا با قتل مادرشان و همسرش که عاملان مرگ پدر هستند، انتقام خون او را بگیرند.
سارتر در این اثر با روایت داستان الکترا و اورست، باز هم رویکرد اگزیستانسیالیستی خود را عرضه میکند. او تلاش میکند تا با به تصویر کشیدن جدال میان اورست و الکترا و جدال مشترکشان با زئوس، نقدی بر خودکمبینی مردم و برخی از مراسم و آداب مذهبی که در آنها انسان دست به سرکوبگری خود میزند و بار گناه را پیوسته به دوش میکشد، داشته باشد. سارتر در این نمایشنامه با دستمایه قرار دادن یک روایت از اساطیر یونان، آزادی و اختیار بشر را که اصل اساسی مکتب اگزیستانسیالیسم است به انسانها یادآوری میکند.
از این نویسنده منتشر شده
حسین –
هر چه بارم سنگینتر باشد خرسندترم؛ زیرا این بار آزادی من است.
همین دیروز بود که بیدلیل بر زمین راه میرفتم؛ هزاران جاده را درنوردیدم که مرا به جایی نرساندند زیرا جادهی مردان دیگر بودند.
امروز من فقط یک راه دارم که نمیدانم به کجا ختم میشود، ولی راه خودم است!
ناگهان آزادی بر من فرود آمد و مرا درنوردید…
جوانیام با باد رفت و خود را تنها دیدم و چیزی در بهشت باقی نمانده بود، نه خوبی و نه بدی و نه کسی که به من فرمان دهد.
محکومم از قانونی جز قانون خویش فرمان نبرم. هرکس باید خود راه خویش را بیابد…!
مشتاق –
اوایلش خوب بود،تهش شعار شد.