توضیحات
مغازه ی خودکشی – ژان تولی – کرم ویسی – چشمه
یک فانتزی سیاه تکان دهنده است که بعد از چاپ شدن در سال 2007، توجه فراوانی برانگیخت. رمان عجیب ژان تولی (1953)، نویسنده و فیلم نامه نویس فرانسوی، هجوی است تمام عیار درباره ی مرگ و امید. رمان درباره ی یک دکان فروش ابزار و ادوات خودکشی است. همه جور خنزرپنزری در آن یافت می شود. از انواع سم تا طناب های دار، از انواع سلاح های کمری مناسب برای انتحار تا ویروس های کشنده. یک فروشگاه منحصر بفرد در زمان و مکانی نامعلوم.
رمان گره خورده است به نام برخی از مهم ترین چهره های ادبی و هنری که خود را کشته اند؛ میشیما، مرلین مونرو، ونسان ونگوگ و… تقاضا بسیار زیاد است، تا این که روزی پسری وارد این مغازه می شود و با خودش تحولی به همراه می آورد. این روند پیش می رود تا سطرهای پایانی کتاب که ناگهان ضربه ای خرد کننده به مخاطب وارد می شود، ضربه ای که غیرقابل پیش بینی است.
رمان مغازه ی خودکشی از درخشان ترین آثار فانتزی سیاهی است که در دو دهه ی گذشته در جهان نوشته شده است. حضور متراکم مرگ، تلاش برای ساختن امید به زندگی، نبردی نمادین و مملو از شوخی های ظریف که در نهایت قرار است خواننده را میخ کوب کرد.
برای خرید کتاب در مشهد و سراسر کشور کتاب ” مغازه ی خودکشی ” از بزرگترین کتابفروشی اینترنتی مشهد میتوانید از پایین صفحه اقدام نمایید
Arefeh –
داستانی درباره امید و قشنگی زندگی با پایان غیر منتظرش
Maryam –
این کتاب ایدهٔ خوبی داشت ولی اصلا قلم نویسنده رو نپسندیدم، بسیار کودکانه و شعاری نوشته شده و انتهای داستان به شدت غیر منطقی به پایان می‌رسه…
سپیده –
به نظرم از اون دست کتاب هایی هست که برداشت هر شخص باتوجه به ذهنیت و افکارش متفاوته. من ترجمه ی دیگه ای رو خوندم و کتاب رو به زبان اصلی (فرانسوی) هم خوندم. سانسور تا حدی هست اما احتمالا نشر خوب چشمه ترجمه روان و بدون تحریف داره.
با در نظر گرفتن دیدگاه خودتون نسبت به خودکشی، انتخاب کنین که این کتاب برای شما مناسب هست یا نه. نظرات خوانندگان کتاب قطعا متفاوت خواهد بود.
آرتا –
داستان خیلی خواندنی و شگفت انگیز بود! به شخص ک شروع کردم به خوندن یک کله خوندم و تمومش کردم.
مغازه خودکشی انواع وسایل و راه و روش های جالب خودکشی ارایه میداد از طرفی آلن دوست داشتن با ذهن خوب امیدوار و مثبت بودنش همه رو به زندگی تشویق میکرد و قطعا رسالتش در زندگی انگیزه مثبت دادن به بقیه بود. آخر داستان خیلی خیلی غیرمنتظره و ناراحت کننده بود.