توضیحات
سطوره، ادبیات و هنر بیگمان پیوندی تنگاتنگ با یکدیگر دارند به طوری که میتوان اسطوره را ژانری ادبی یا هنری پنداشت. اسطوره در درازنای تاریخ و فرهنگ، در هر سرزمین و در ناخودآگاه جمعی هر قومی ریشه دوانده و چهبسا از اقلیمی به اقلیمی دیگر رخنه کرده است. اگرچه حماسهی گیلگمش کهنترین حماسهی بشری است، از سویی کهنترین اسطوره هم به شمار میرود که به نوشتار درآمده است. اسطوره خود میتواند یک نوعِ ادبی باشد و با هنر پیوندی دیرینه دارد. اسطوره بهرهمند از اندیشه، خیال، نماد و تصویرسازیهای درونی است و نیک پیداست که ذات ادبیات و هنر نیز چنین است. اگر شعر به روایتی «گرهخوردگی اندیشه و احساس در قالبی مخیل و موزون» باشد، اسطوره نیز چنین است و بارِ نمادپردازی و غور در ناخودآگاه جمعی را هم به دوش میکشد. اسطوره از جنبههای گوناگون ادبیات و هنر و شاخههای پُرشمار آنها مایهور است و ژانری بینارشتهای است که گسترهی پهناوری از حماسه، تراژدی، ادبیات نمایشی، شعر، نگارگری و تندیسگری را در روزگاران گذشته در بر میگرفته و در روزگار کنونی هم افزون بر آنها در هنر هفتم بسی تأثیرگذار و نافذ بوده است. با توجه به گستردگی موضوع، این کتاب به سه بخش تقسیم شده است. بخش نخست دربردارندهی گفتارهایی چون اسطوره و اسطورهشناسی، چشماندازهای نقد اسطورهشناختی، افسانهی اسطوره، تبیین معانی افسانه و اسطوره و تفاوت آنها، اسطورهی آداپا، نخستین انسان، در اساطیر بینالنهرین، اسطورهی دمتر ـ پرسفونه و اسطورهی تولد بوداست. بخش دوم شامل مباحثی فراگیرتر در پیوند اسطوره، حماسه و ادبیات است. بخش سوم کتاب در پیوند اسطوره و هنر است. نخست ابعاد و زوایای گوناگون رابطهی درونی و ژرف اسطوره و هنر مطرح شده و نقد اسطورهشناختی هنر ــ که در شمار دیدگاههای نقد جدید است ــ به عنوان شاخصی برای تحلیل آثار هنری با بُنمایههای اساطیری کاویده شده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.