توضیحات
درباره تاریخچه داستان کوتاه در فرانسه نظر واحدی وجود ندارد. به عقیده برخی اواخر قرون وسطا از پیدایش این نوع نشان دارد و در این زمان است که داستان کوتاه جایگزین انواع حکایتهای کوتاه که هرنوع نام خاص خود را دارد میشود. ولی جهش واقعی آن به قرن شانزدهم و زمانی مربوط میشود که ملکه ناوار مجموعه داستان- قصهای میآفریند که در آن، در کنار سرگذشتهای بیرویه میراث قرون گذشته، داستانهای جدی و پر وقاری جای میگیرند که در آنها «لطیفه» های بیپرده جای خود را به تحلیلهای روانی میدهند. ترجمه داستانکوتاه آن زمان از لحاظ موضوع و ترکیب به میزان قابل توجهی با رمان دارای پیوند است… دوران شکوفایی داستان کوتاه فرانسوی در قرن نوزدهم فرا میرسد. از رماننویسان بزرگ این قرن کمتر کسی به داستان کوتاه روی نمیآورد و برخی چون استاندال، بالزاک، زولا، ساند،گوتیه…و حتی شاعر و نمایشنامهنویس بزرگی چون موسه که رماننویسیاش در مقایسه به دور نمیمانند. نویسندگانی چون مریمه و به خصوص موپاسان که هجده مجموعه داستان کوتاه به چاپ میرساند به مثابه متخصصان «نوول» نویسی روی مینمایند.
از این مترجم منتشر گردیده
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.