توضیحات
کتاب «سوار بر گلوله» رمانی نوشته ی «استیون کینگ» است که اولین بار در سال 2000 به انتشار رسید. راوی 21 ساله ی این داستان، «الن پارکر»، درمی یابد که مادرش سکته کرده و به همین خاطر تصمیم می گیرد به دیدن او برود. او در مسیر، ابتدا سوار خودروی مردی سالخورده و نه چندان خوشرو می شود، و بعد با شخصی به مراتب بدتر ملاقات می کند: یک مرد جوان مرده که انتخابی رعب انگیز را به او پیشنهاد می دهد. حال و هوای داستان «سوار برگلوله» درست مانند کابوسی ترسناک جلوه می کند: گورستانی زیر نور ماه، صدای زوزه های باد و منظره ای فرورفته در مه. وقتی «الن» پیشنهاد مرد مرده را می پذیرد و انتخابی می کند، داستانی فراموش نشدنی شکل می گیرد که به خوبی، نشانگر دلهره ها و هراس های زندگی انسان ها است.
مشتاق –
اصل ماجرا این است: یک مرد جوان دانشجوی کالج برای دیدن مادرش پس از سکته مغزی به بیمارستان می رود (که به نظر می رسد این کلمه باید از هم جدا شود، btw). مردانی که او را انتخاب می کنند، زندگی او را برای همیشه تغییر می دهند، از جمله اینکه چگونه به خود به عنوان یک شخص نگاه می کند.
این یک داستان ترسناک نیست، حتی اگر قسمت های ترسناکی داشته باشد، و یک تریلر روانی نیست، حتی اگر ذهن شما را به هم بزند و سوالات بسیار وحشتناکی را مطرح کند که بسیاری از ما مخفیانه از خود پرسیده ایم.
اگرچه برچسب زدن به آن آسان نیست، اما یک داستان سرگرمکننده و جذاب است که شما را وادار میکند بدانید که چه اتفاقی میافتد. این حس، حداقل برای من، شبیه روشن کردن چراغ قبل از ورود به اتاق است.