توضیحات
کتاب «بالزنها» اثر «محمدرضا کاتب» است. در پشت جلد، قسمتی از متن کتاب آمده است: «فقط چند تا درخت با مرگ فاصله داشتم. کافی بود پا بگذارم به فرار یا کار احمقانهی دیگری بکنم تا آن روانی حسابم را برسد. حتم داشتم این بار دیگر گلولهاش دوروبرم نمیخورد. برای دیوانگیاش همین بس که تا حالا کلی آدم کشته بود و باز اسم خودش را گذاشته بود صید. دوست نداشتم بدانم صید باهام چکار میخواهد بکند: "زانو بزن" سربلند کردم. همینطوری نگاهش میکردم. یعنی به همین راحتی رسیده بودم ته خط. آخر برای چه؟ به چه گناهی؟ سایهی او هفتتیرش را گرفت طرف سایهی من که زانو زده بود. عین فیلمها شده بود، فقط یک خرده سهبعدیتر بود. چیزی سنگین محکم از پشت به سر و گردنم خورد. حتی صدای شکستن جمجمهام را شنیدم و بعد همه جا تاریک شد.» کتاب حاضر را نشر «هیلا» منتشر کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.