توضیحات
رمان «سیب ترش» نوشتهی «فرشته نوبخت» است. نویسنده این اثر را در دو بخش کلی با عنوانهای «نامهها و ساعتها» و «نوشتن» تنظیم کرده است. داستان سرنوشت دو دختر دانشجوی سیاسی دانشگاه تهران در دههی هفتاد را که در یک مثلث عشقی با مردی به نام عطا گرفتار شدهاند، روایت میکند. در بخشی از داستان میخوانیم: «دیشب قبل از خواب که تمام شب خواب به چشمم نیامد، در بالکن را باز کردم و چند دقیقه تو تاریکی و سرما ایستادم. رگههای سفید برفی را که روی دیوارهای خانهی روبهرویی و حاشیهی کوچه نشسته بود تماشا کردم و یادم افتاد که میگفتی از باریدن برف، بیشتر از هر چیز صدایش را دوست داری و من به تو میخندیدم. آن وقت منی که به تو میخندید، گوش تیز کرده بود تا صدایی را که میگفتی و آن همه با اصرار بشنود. خیلی خب، راست میگویی، حق با توست. برف که میبارد، صدایی دارد که فقط در سکوت مطلق میشود شنید. مثل وقتی انگشت روی آخرین پردهی تار میگذاری و مضراب میزنی. مثل وقتی نوک انگشتت را روی سیم سل فشار میدهی تا از ارتعاش نامحسوسش کیف کنی.» کتاب حاضر را انتشارات «بهنگار» منتشر کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.