توضیحات
سن عقل -ژان پل سارتر- حسین سلیمانی نژاد چشمه
ژان پل سارتر در بیست و یکم ژوئن 1905 در پاریس به دنیا آمد. پدرش ژان باتیست سارتر افسر نیروی دریایی فرانسه و مادرش آن ماری شوایتزر، از خانوادهای روشنفکر و دختر عموی آلبرت شوایتزر، پزشک معروف و برندهی جایزهی صلح نوبل بود.
ماتیو با تاسف مبهمی دور شد.دورانی از زندگی اش را با پرسه زدن در خیابان ها و بارها با هر کس و ناکسی گذرانده بود،با هر کسی که اولش دعوت می کرد.آن روزگار دیگر تمام شده بود. از این جور کارها هیچوقت جیزی عایدش نشد.خوش برخورد بود. دلش می خواست برای جنگ به اسپانیا برود.قدم هایش را تندتربرداشت.با خشم فکر کرد«به هر حال،حرفی نداشتیم به هم بگوییم.»جعبه سبز را از جیبش بیرون کشید .«از مادرید آمده.»یاد چهره ی مرد و حالتش موقع نگاه کردن به تمبر افتاد.یک شیفتگی عجیب.ماتیوحین راه رفتن به تمبر نگاه کرد و بعد،کارتن را دوباره توی جیبش گذاشت.قطاری سوت کشید و ماتیو فکر کرد«پیر شده ام.»
برای خرید کتاب در مشهد و سراسر کشور کتاب ” سن عقل – ژان پل سارتر ” از بزرگترین کتابفروشی اینترنتی مشهد میتوانید از پایین صفحه اقدام نمایید
حسین –
بسیار جالب و خواندنی می یابم کتابهای سارتر را هر داستانی بگوید در متن داستان نظر نویسنده را درک میکنی سن عقل برهه ای از زندگی است که دست نگه میداری و تازه میفهمی چه خبره یک کامل رو با فکر میگذرونی و در آخر سعی میکنی بی حس بشی هر چی عاقل تر بی حس تر هر چی بی حس تر کثیف تر.
درود بر حسین سلیمانی نژاد