او از پیشگامان جریان آوانگارد در ژاپن بود. آشنایی او با ادبیات غرب، اگزیستانسیالیسم، سوررئالیسم و مارکسیسم بر تلقی او از مسائلی همچون ازخودبیگانگی و فقدان هویت در ژاپن بعد از جنگ تأثیر گذاشت. آثار وی که به بحران هویت در ژاپن پس از جنگ جهانی دوم میپرداختند توجه خوانندگان جهان را به خود جلب کرد. آبه در توکیو زاده شد؛ کودکی و نوجوانی را در منچوری تحت اشغال ژاپن، که پدرش در آنجا استاد طب بود، گذراند. در ۱۹۴۰ در دبیرستان سیجو در توکیو ثبت نام کرد و در ۱۹۴۳ به خواست پدرش به دانشکده پزشکی دانشگاه توکیو رفت. تحصیلات او به سبب بحران روحی و گذراندن دوره کوتاهی در یک بیمارستان روانی ناتمام ماند. آبه در پایان جنگ از راه دستفروشی امرار معاش میکرد، ضمن اینکه شعر میسرود و داستانهای کوتاه مینوشت. در ۱۹۴۷ نخستین کتاب شعرش را با نام «اشعار یک ناشناس» با هزینهٔ شخصی منتشر کرد. سال بعد اشعار دیگرش با نام «تابلوی راهنمایی در انتهای جاده» در مجلهای انتشار یافت. آبه به گروهی از نویسندگان و هنرمندان سوررئالیسم پیوست و به سینما و تئاتر آوانگارد علاقهمند شد. نخستین مجموعهٔ داستانهای کوتاه او که در ۱۹۵۱ منتشر شد، جایزهٔ آکوتاگاوا را نصیبش کرد که مهمترین جایزهٔ ادبی ژاپن است. «زن در ریگ روان» داستان حشرهشناسی را نقل میکند که با نیرنگ به داخل گودالی شنی کشانده میشود و مثل حشرهای در دام، مجبور میشود که تا پایان عمر شنها را پارو کند. این رمان که آبه را به شهرت جهانی رساند، به بیست زبان ترجمه شدهاست. روایتی از این رمان را تشیگاهارا هیروشی (به انگلیسی: Teshigahara Hiroshi) بهصورت فیلمی درآورده است که جزء آثار کلاسیک سینمای ژاپن بهشمار میرود. قهرمان دومین رمان تکاندهندهٔ او با نام «چهرهٔ دیگری» (۱۹۶۲) مردی است که چهرهاش بهشدت سوختهاست. او پس از یادگیری روشهای جراحی پلاستیک چهرهای جدید و جذابتر برای خود میسازد و پس از اغوای همسرش با این پرسش روبرو میشود که فاسق زن است یا شوهر او؛ زن که فریب نخوردهاست نمیداند مرد را بهخاطر وجود خودش دوست دارد یا به سبب وجود جدیدش. در رمان «نقشه تباهشده» (۱۹۶۹)، کارآگاهی که به دنبال مرد گمگشتهای میگردد خودش گم میشود و هویتش را در کلانشهری تو در تو و بیروح از دست میدهد؛ این حالت در واقع تصویر آبه از توکیوی امروز است. رمان «مردی که عصا شد» یادآور وضع ناگوار و کابوسمانند قهرمان داستان مسخ – نوشته فرانتس کافکا، نویسنده جمهوری چک است. منتقدین ادبی او را با کافکا و آلن پو مقایسه کردهاند. دلایل این قیاس را میشود در آثار او به وضوح دید. داستانهای وی پر از اشارات و نشانههای متافیزیکی است. وی همچنین بهعنوان کارگردان تئاتر و عکاس نیز شناختهشدهاست
مهدی غبرایی در توضیحاتی درباره نویسنده کتاب گفت: “اصولا ادبیات ژاپن، تا اندازه زیادی تحت تاثیر جنگ جهانی دوم و فاجعه انفجار اتمی است. این تاثیر در کوبو آبه که متولد 1924 بوده و در زمان جنگ حدود بیست و چند ساله بوده هم مشهود است. جدا از این ویژگی، پزشک بودن آبه (هر چند هیچگاه طبابت نکرد)، حشرهشناس بودن او، عکاس بودن و… در کارهای او تاثیر خودش را داشته. آبه حدود 20 نمایشنامه و 10 رمان نوشته است. آبه معروف است به «کافکای ژاپن». او تحت تاثیر کافکا و کییرکگور، بینش اگزیستانسیالیتی و مخصوصا اسطوره سیزیف است که در این رمان کاملا بارز است. البته در این اثر ما شاهد کورسویی از امید هم هستیم. به نظرم اگر عمر او طولانی بود و بیشتر عمر میکرد، شاید میتوانست جایزه نوبل را هم بگیرد. به اعتقاد من او یک سر و گردن از موراکامی بالاتر است. تنها یکی دو اثر از موراکامی را میتوان در حد آثار آبه دانست.”
این نویسنده در برخی مصاحبهها خود را به عنوان مردی بدون زادگاه و وطن معرفی میکند. زندگی دور از کشور خودش اثر بهسزایی بر شخصیت او گذاشته است. مضامینی از قبیل ازخودبیگانگی و بحرانهای هویتی به وفور در نوشتههای او به چشم میخورند. تجربیات آبه در منچوری نیز عمیقاً بر آثارش تأثیر گذاشته است و از رویاهای وحشتبار و تبناک در قالب مهر سورئالیستی در نوشتههایش استفاده کرده است.
طرح و شخصیتها در داستانهای آبه تابع ایدهها و نمادها هستند و نشانههای سورئالیستی و متافیزیکی به وفور در آنها به چشم میخورد. نگاه فیلسوفانهی او موجب میشود تا کتابهایش بیان روانی-اجتماعی و اگزیستانسیال داشته باشند. آبه همچنین با نگاهی دانشمندگونه صحنهها و اتفاقات را طراحی میکند. از میان کتابهای او زن در ریگ روان –که به اعتقاد صاحبنظران بهترین اثر او میباشد-، تجاوز قانونی و مردی که به عصا تبدیل شد به فارسی ترجمه شدهاند.
مهمترین آثار آبه عبارتند از:
- ۱۹۹۳ – یک بخشش (به انگلیسی: Beyond the Curve)، ترجمه فارسی: ۱۳۸۷ – علی قادری، انتشارات مروارید
- ۱۹۶۷ – نقشه تباهشده (به انگلیسی: The Ruined Map)
- ۱۹۶۴ – چهرهٔ دیگری (به انگلیسی: The Face of Another)
- ۱۹۶۲ – زن در ریگ روان (به انگلیسی: Woman Of The Dunes)
- ۱۹۵۹ – مدفون عصر یخبندان ۴
- ۱۳۹۶- نمایشنامه[۱]قتل غیرعمد– ترجمه فارسی: فردین توسلیان، نشر کتاب فانوس
منابع:
ویکی پدیا فارسی
سایت کتابیسم
خبرگذاری ایسنا