توضیحات
مجموعه شعر «پوست دیگر نمیتواند مخفیام کند» سرودهی «مهدی مرادی» است. این مجموعه ۶۶ شعر را دربردارد. «قرار نبود بمیرم»، «کشتزار کنجد و رویا»، «باد و پیراهن»، «آتشسوزی»، «زیبایی ادامه دارد»، «لکلکها»، «روز اردیبهشتی»، «وقت ملاقات»، «به قدر مگس»، «شعلههای اجدادی»، «در فرصت یادها» و… عنوان تعدادی از شعرهای این مجموعه است. شعری از این کتاب را میخوانیم: «با جراحت بسیار/ به بیمارستان تو میآیم!/ ای وقت ملاقات با نسترنها!/ پرستار خوبی باش/ و زخم را زیباتر ببند/ که در این لحظه/ خون، فراوان اتفاق میافتد» کتاب پوست دیگر نمیتواند مخفیام کند را نشر «چشمه» منتشر کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.