توضیحات
جاودانگان روایت تاریخ است و تراکم اتفاقاتش، آدمها را به جنون میرساند. قهرمان جولایی مردی است تنها که باید مقابل این تاریخ قد علم کند و کشف کند چرا زمان چنین متوقف مانده است. رضا جولایی رمان جاودانگان را در سال ۱۳۷۶ نوشت، رمانی که یکی از متفاوتترین آثارش محسوب میشود.
جاودانگان رمانی ژانری است و فضایی گوتیک دارد، مالامال از اضطراب، ترس و رازهایی غیرقابلپیشبینی. قصهی مأموری دولتی که برای رسیدگی به پارهای مشکلات به قصبهی کوچکی اعزام میشود. او از بدو ورود میفهمد پا در میدانی ناشناخته گذاشته که آبستن حوادثی غیرمترقبه است. احساس میکند صدها نفر پنهانی در حال نگاه کردنش هستند اما کسی را نمیبیند جز یک نفر.
بخشی از کتاب جاودانگان
تو فرصت چندانی نداری. بخشی از خون تو آلوده شده. یک اشتباه دیگر تو را برای همیشه به آنسو میبرد. دیگر امید بازگشت نیست. اگر میخواهی به این جهنم نیفتی باید به هر قیمت از خواب شبانه بپرهیزی. سحر نزدیک است…فراموش نکن در تاریکی شب چیزی بدتر از مرگ در انتظار توست.
دگرگونی اندکی در منطق شاید ما را بر آن دارد تا هر چه در رویا میبینیم خیال بپنداریم و هر چه در زندگی روزمره میبینیم واقعیت. شاید مرگ یعنی در رویا بیدار بودن و در بیداری رویا دیدن. شاید جاودانگان در گوشههای تاریک رویاهایمان متولد میشوند و رشد میکنند. شاید سرانجام زمانی بر آن شدم که این وقایع را روی کاغذ بیاورم تنها بهقصد هشدار به آنان که به دیدهی تمسخر در این حکایت مینگرند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.