توضیحات
تصور کن :
پسری تفنگ به دست، منتظر مردی است که مادرش را کشته است.
ماموری به دردسر افتاده بعد از یک تیر اندازی بی رحمانه با گذشته اش رو به رو می شود.پلیس خوبی بعد از سیزده سال در زندان بودن ، آزادانه قدم در اعماق جنگل می گذارد.روی محراب ، کلیسایی متروکه ، جسدی میان پارچه ای سفید رنگ سرد می شود…
شهری در آستانه ی فروپاشی
این همان جاده ی رستگاری است.
جان هارت
نویسنده ی پنج رمان پرفروش نیویورک تایمز با نام های پادشاه دروغ ها،
رودخانه ی پایینی ، بچه ی آخر ، خانه ی آهنی و جاده ی رستگاری است. او
تنها نویسنده ی تاریخ است که جایزه ادگار را برای چند رمان متوالی برده است. هارت هم چنین جوایز بری ، ایان فلمینگ استیل دگر بهترین ادبیات داستانی کتابفروشی مستقل جنوبی ، و جایزه ادبیات کارولینای شمالی را برده
است. رمان های جان هارت به سی زبان ترجمه شده است و در بیش از هفتاد
کشور منتشر شده است.
هارت یکبار دیگر نشان داد هر کجا پای رمان های روانشناسی و آن دسته از رمان هایی در میان باشد که جرم و دلهره و نگاهی به ذهن و روح آدمی را با هم ترکیب می کنند جز بهترین نویسنده هاست.
گرینزبرورو نیوز
جان هارت بی پرده می نویسد. شروعش بسیار دردناک است و شما را به سیاهچاله می کشاند.
دیوید بالداچی
برجسته ، جسورانه و غیر قابل کنار گذاشتن ، جاده ی رستگاری از همان صفحه اول من را درگیر خودش کرد ، جان هارت استاد قصه گویی است.
هارلان کوبن
داستان دردناکی که به زیبایی بیان شده و ترکیب بی نظیری از عقل و زور بازوست. سادگی اش خواننده را تسخیر می کند و حالت دردناک احساسی اش او را میخکوب می کند.
پراویدنس ژورنال
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.