توضیحات
انتشارات کتاب پارسه منتشر کرد:
کریستین بوبن برای دوستداران ادبیات در ایران نامی آشنا و برای بسیاری نامی محبوب است. او از عشق، تنهایی، مرگ، زندگی و انسان امروز مینویسد. او برخلاف بسیاری از نویسندگان همدوره و همفکرش، قلمی تلخ و عبوسانه ندارد و نثرش به شعر و تغزل پهلو میزند. بعضیها آثار بوبن را در رسته عامه پسندها جا میدهند و برخی معتقدند بوبن طوری مینویسد که اندیشه و معناهای عمیق فلسفی و عاطفی را به خوبی و با لطیفترین شیوه بیان به مخاطبش عرضه میکند.
بوبن خود نوشتن را نوعی درمان میپندارد و بسیاری از مخاطبانش نیز برای تلطیف روان و بهبود حال خود به خوانش آثار او روی میآورند. روایتهای او سهلخوان است و سعی میکند طوری سخن بگوید که همه سنین و اقشار با متنهایش ارتباطی بیواسطه و آسان برقرار کنند.
کتاب با این جملهها آغاز میشود: کمی پیش از ساعت شش صبح روز پانزدهم ماه مه 1886 درحالی که آواز پرندگان در باغ طنین انداخته و آسمان صورتیرنگ را جلا میدهد و یاسمنها هوا را با عطر خویش تقدس میبخشند، صدایی که به مدت دو روز در خانه دیکینسونها هر اندیشهای را ویران میکرد خاموش شد؛ صدای نفس دشوار، مسدود و بیدار، همانند صدای ارهای بر تختهای تسلیمنشدنی…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.